چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیکهای فراشناختی و زولپیدم 10 میلیگرم بر شناخت و فراشناختهای ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن بود. روششناسی: طرح پژوهش حاضر شامل طرح تکموردی با خطوط پایهی چندگانه میباشد. پس از مصاحبهی تشخیصی، شش بیمار مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به طور تصادفی به سه گروه شامل رفتار درمانی شناختی، رفتار درمانی شناختی با تکنیکهای فراشناختی و درمان دارویی تقسیم شدند. تمامی بیماران 6 مرتبه با استفاده از نسخهی 10 مادهای پرسشنامه باورها و نگرشهای ناکارآمد دربارهی خواب و پرسشنامهی فراشناختها، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده از تفسیر فراز و فرود متغیرها در نمودار، اندازهی اثر و بهبودی تشخیصی استفاده شد. یافتهها: افزودن تکنیکهای فراشناختی به رفتار درمانی شناختی، میتواند کارآمدی آن را درمورد درمان اختلال بیخوابی مزمن افزایش دهد. اندازهی اثر مداخلهها نشان میدهد که رفتار درمانی شناختی با تکنیکهای فراشناختی دارای بیشترین اثر بر فراشناختهای ناکارآمد بود. هر دو درمان روانشناختی توانستند باورها و نگرشهای ناکارآمد دربارهی خواب را کاهش دهند. درمان دارویی به خصوص در مراحل پیگیری 1 و 3 ماهه نتوانست کارآمدی بالایی داشته باشد. نتیجهگیری: افزودن تکنیکهای فراشناختی به استاندارد طلایی حوزهی درمان اختلال بیخوابی، منجر به افزایش کارآمدی درمان شد. این نتایج حتی سه ماه پس از پایان درمان، تداوم داشت.
Introduction: Aim of the study was to comparing efficacy of cognitive behavioral therapy with or without and Zolpidem 10 mg. on dysfunctional cognitions & metacognitions in people with chronic insomnia disorder. Method: The multiple baselines single case design was used for the research. After taking diagnostic interview, six patients with chronic insomnia who met inclusive criteria randomly assigned to three group included cognitive behavioral therapy, cognitive behavioral therapy with metacognitive techniques & pharmacotherapy. All of patients assessed six times by 10-item dysfunctional beliefs & attitudes about sleep & metacognition questionnaires. Data were analyzing using interpretation of changes of variables in the graph, effect size and diagnostic recovery. Results: Adding metacognitive techniques to cognitive behavioral therapy could increases its efficacy. Effect sized of all interventions was proved that cognitive behavioral therapy with metacognitive techniques has the most effect size on dysfunctional metacognitions. Both of psychological therapies decrease dysfunctional beliefs & attitudes about sleep. Pharmacotherapy in particular 1 & 3 month follow-up hadn't high efficacy. Conclusion: Adding metacognition techniques to gold standard in treatment of insomnia increases the treatment. The results continue even three month after discontinuing.
خلاصه ماشینی:
پس از مصاحبه ي تشخيصي، شش بيمار مبتلا به اختلال بيخوابي مزمن که داراي ملاکهاي ورود به پژوهش بودند به طور تصادفي به سه گروه شامل رفتار درماني شناختي، رفتار درماني شناختي با تکنيک هاي فراشناختي و درمان دارويي تقسيم شدند.
Taylor, Gehrman, Dautovich, Lichstein, & McCrae 6.
Haynes, Talbert, Fox, & Close 8.
3. Morin, Belanger, LeBlanc, Ivers, Savard 4.
پس از انتخاب شرکت کنندگان با توجه به ملاک ورود و خروج ، شش بيمار با استفاده قرعه کشي به سه گروه دو نفري شامل مداخله هاي رفتار درماني شناختي، رفتار درماني شناختي به همراه تکنيک هاي فراشناختي و درمان دارويي (زولپيدم ١٠ ميليگرم ) وارد شدند.
دليل سنجش جلسه ي پنجم نيز به اين خاطر است که از جلسه ي پنجم به بعد، تفاوت بين درمان هاي روان شناختي (رفتار درماني شناختي با يا بدون تکنيک هاي فراشناختي) آغاز ميگردد (پرليس و همکاران ، ٢٠٠٥).
Espie, Inglis, Harvey, & Tessier 3.
Edinger, Wohlgemuth, Radtke, Marsh, & Quillian 4.
اين اختلاف چندان طول نميکشد و گروه رفتار درماني شناختي همراه با تکنيک هاي فراشناختي نيز طي مراحل پس از درمان و دوره هاي پيگيري ١ و ٣ ماهه ، شاهد کاهش چشمگيري در باورها و نگرش هاي ناکارآمد درباره ي خواب بود.
Besiroglu, Cetinkaya, Selvi, & Atli 3.
Shrivastava, Jung, Saadat, Sirohi & Crewson 4.
Wells & King American Academy of Sleep Medicine.
Does cognitive behavioral insomnia therapy alter dysfunctional beliefs about sleep?
Reducing dysfunctional beliefs about sleep does not significantly improve insomnia in cognitive behavioral therapy.