چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش شایستگی اخلاقی در فضیلت سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کمی، از نظر هدف، کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی از نوع رگرسیون انجام شده است. جامعه پژوهش، کلیه کارکنان (3591 نفر) دانشگاه تهران است که به شیوه نمونهگیری طبقهای متناسب 347 نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه محققساخته شایستگی اخلاقی و پرسشنامه محققساخته فضیلت سازمانی استفاده گردید. روایی محتوایی و روایی سازه پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه شایستگی اخلاقی 0.98 و برای فضیلت سازمانی نیز 0.98 بدست آمد. یافتهها نشان داد که وضعیت موجود شایستگی اخلاقی مدیران بالاتر از سطح متوسط قرار دارد. در حالی که وضعیت موجود فضیلت سازمانی در سطح متوسط است. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان مؤلفههای شایستگی اخلاقی، تنها مؤلفه شایستگی اخلاقی نسبت به دیگران قابلیت پیشبینی مثبت فضیلت سازمانی را داشته است. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اخلاق، که رویکردی فردی بوده در سطح نسبتاً مناسبی قرار دار؛د در صورتی که فضیلت سازمانی، که رویکردی سازمانی تلقی میشود؛ در سطح پایینتری قرار دارد. همچنین از میان مؤلفههای شایستگی اخلاقی، مؤلفه شایستگی نسبت به دیگران، که یک مؤلفه ارتباطی محسوب میشود؛ قابلیت پیشبینی فضیلت سازمانی را دارد؛ لذا این امر نشاندهنده لزوم توجه به جنبههای اجتماعی و تعاملی بین کارکنان سازمانها و به ویژه دانشگاه برای ارتقای فضیلت در سازمان است.
The main goal of this study was explained of ethical competencies role in organizational virtuousness. The present study is quantitative, purposeful, applied and descriptive-correlation method of regression type. The population of the study consisted of all the staff (N=3591) using a Proportional stratified sampling method and 347 people were selected as sample and randomly. For data collection, a researcher-made questionnaire based on ethical competencies of the academic managers, and the Researcher-made questionnaire based on organizational virtuousness. The questionnaires content validity and construct validity was confirmed using confirmatory factor analysis. Reliability was for ethical competencies 0.98 and was for organizational virtuousness 0.98. The findings showed that the current status of ethical competence of managers were above average level. While the current status of organizational virtuousness was middle. Also, the results of multiple regression showed that among the components of ethical competence, the only component of ethical competence of towards others was the predictive ability on organizational Virtuousness. Accordingly, it can be concluded that ethics, which is considered an individual approach, is at average level, and organizational virtuousness, which is considered an organizational approach, is less than average. Also, among all components of ethical competency, ethical competency toward others, which is a communicative component, can be used to expect organizational virtuousness. This, therefore, indicates the need to pay attention to the social and communicative aspects of the employees of organizations, especially the university, to increase the organizational virtuousness.
خلاصه ماشینی:
اگر چه سازمان هاي متعدد به شيوه هاي مختلفي نظير تدوين منشور اخلاقـي ، قوانين و استانداردهاي رفتار، در پي گسترش اخلاق مداري و فضيلت محوري بوده اند، در حالي که با وجود تلاش هاي فراوان در جهت ايجاد محيط بافضيلت در سازمان ها، به مفهوم فضـيلت سازماني کم تر توجه شده و فعاليت هاي مـديريت در راسـتاي ايجـاد سـازمان فضـيلت محـور، اثربخش نبوده است (نجف بيگي و همکاران ، ١٣٩٣) به گونه اي کـه والـش ٤ (٢٠٠٣ بـه نقـل از چشمه نوشي ، ١٣٩١) در پيمايشـي کـه مطبوعـات سـال هـاي ١٩٨٤ - ٢٠٠٠ را بررسـي کـرد، اين گونه نتيجه گيري کرد که از مفاهيمي همچون سود و امثال آن بسيار استفاده شـده اسـت ، در حالي که واژه هايي چون فضيلت ، خوش بيني و اعتماد و مواردي شـبيه بـه آن کـم تـر مشـاهده مي شود.
دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي ، معرف بالاترين سطح از تفکر، علم و فرهنـگ آن جامعـه محسوب مي شوند (شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، ١٣٩٢)، به همين جهت اگر دانشگاهي فاقـد ملاک هاي لازم براي رسيدن به سازمان فضـيلت محـور باشـد، در جنبـه هـاي علمـي ، اخلاقـي ، فرهنگي و اجتماعي نه تنها تأثيرگذار نخواهد بود؛ بلکه اهـداف تعيـين شـده دانشـگاه نيـز بـه درستي محقق نخواهد شد (اسدزاده هير و همکاران ، ١٣٩٦)؛ اين موضوع به انحـاء مختلـف در بخش هاي مختلف «سند اسلامي دانشگاه ١» اشاره و به ايجاد زمينه هاي لازم بـراي ايفـاي نقـش مثبت دانشگاه ها در ايجاد فضائل اخلاقي و حرفه اي مديران و اعضاي هيأت علمي تأکيد شـده است (شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، ١٣٩٢).