چکیده:
همان گونه که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقدمهاش اشاره دارد، علت اساسی و مشخص ناکامی دو نهضت
مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، دور شدن از مواضع اصیل اسلامی، اتکا به الگوهای وارداتی و تقلیدی، ابهامات مفهومی و در
وجه افراطی؛ جدا کردن دین از حیات اجتماعی ایران بود که این امر یک خطای بزرگ تاریخی محسوب میگردد. خطایی که
چندین دهه، ملت را از گام نهادن در مسیر سعادت و تأمین اهداف و آرمانهای خود بازداشت.
رنسانس انقلاب اسلامی به تمامی مسلمات اجتماعی و تاریخی جامعه و کشور ایران توجه نمود که نه تنها با نفی عنصر دین از
عرصههای حیات اجتماعی، توسعه و آزادی و استقلال دست یافتنی
نیست، بلکه نفی دین، بدبختی و شقاوت بشر را به همراه خواهد داشت. این مقاله با رویکردی تاریخی تلاش مینماید
مروری بر کامیابیها و ناکامیهای نهضتها و جریانهای فکری و سیاسی دو سدهی اخیر برای طراحی و ارائهی الگویی از سیاست و
حکومت داشته باشد که هم پاسخگوی مطالبات ملت مسلمان در این زمینه است و هم ظرف پاسخ گویی به درخواستهای مطرح
در عرصهی حاکمیت بر سرنوشت خود، استقلال و آزادی و... خواهد بود و از این رهگذر، تجربهی انقلاب اسلامی را در این
زمینه (با تأکید بر الگوی مردم سالاری دینی) مورد توجه قرار میدهد و توانمندی این الگو را در پاسخگویی به آن مطالبات
تاریخی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
چکیده همان گونه که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقدمهاش اشاره دارد، علت اساسی و مشخص ناکامی دو نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، دور شدن از مواضع اصیل اسلامی، اتکا به الگوهای وارداتی و تقلیدی، ابهامات مفهومی و در وجه افراطی؛ جدا کردن دین از حیات اجتماعی ایران بود که این امر یک خطای بزرگ تاریخی محسوب میگردد.
خواهد بود و از این رهگذر، تجربهی انقلاب اسلامی را در این زمینه (با تأکید بر الگوی مردم سالاری دینی) مورد توجه قرار میدهد و توانمندی این الگو را در پاسخگویی به آن مطالبات تاریخی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بررسی میکند.
همان گونه که قانون اساسی در مقدمهاش اشاره میکند؛ علت اساسی و مشخص ناکامی دو نهضت مشروطه و ملی شدن نفت، دور شدن از مواضع اصیل اسلامی، اتکا به الگوهای وارداتی و تقلیدی، ابهامات مفهومی و در وجه افراطی؛ جدا کردن دین از حیات اجتماعی کشوری مانند ایران بود که این امر یک خطای بزرگ تاریخی محسوب میگردد و دههها، ملت را از گام نهادن در مسیر سعادت و تأمین اهداف و آرمانهای خود بازداشت.
این نوشتار ـ آن گونه که از عنوان آن و مطالب پیش گفته بر میآید ـ با رویکردی تاریخی، تلاش میکند مروری بر کامیابیها و ناکامیهای نهضتها و جریانهای فکری و سیاسی دو سدهی اخیر برای طراحی و ارائهی الگویی از سیاست و حکومت داشته باشد که هم پاسخگوی مطالبهی کلیدی ملت مسلمان ایران در این زمینه است و هم ظرف پاسخگویی به خواستها و درخواستهای مطرح در عرصهی حاکمیت بر سرنوشت خود، استقلال و آزادی و تأمین حقوق شهروندی و...