چکیده:
حقوق بشر اومانیستی غرب بر مبنای نظریه ای خاص مبتنی است که میتوان به خردباوری، فردگرایی، حقوق طبیعی و تکیه بر قراردادهای اجتماعی اشاره کرد. مبانی کلامی دخیل در نظام حقوقی اسلام در ارتباط با حقوق بشر پرداخته و بیان میدارد: در سنت اسلامی، حق بر اساس منابع و متون دینی تعریف میگردد. بر همین اساس از مفهوم غربی آن (right) ممتاز میشود. بر اساس دیدگاه اسلام، انسان برحسب فطرت الهی، خدامحور است و ازاینرو هم دارای حقوق فطری و هم دارای مسئولیتهای فطری است و از طرف دیگر عقل انسانی و خرد وی بهگونهای نیست که در تشخیص ابعاد مختلف روحی خویش خودکفا باشد. در چهارچوب بینش اسلامی است که حیثیت ذاتی انسان مفهوم واقعی خود را پیدا میکند و حقوق طبیعی معنا مییابد، انسان با کمک نیروی اندیشهی خود میتواند حقوق بنیادی خویش را از مجموع گزارههای دینی به دست آورد. بر این اساس میتوان فهمید که خاستگاه حقوق انسان همان فطرت، نیازها و استعدادهای فطری وی می باشد که یکی از ناسازگاریهای عمده بین مبانی اسلام و دیدگاه مدرن در زمینه ی فردگرایی است . هدف از نگارش این پژوهش تطبیق مبانی دینی اسلام با مواد اعلامیه حقوق بشر و همچنین اثبات برتری تعالیم اسلامی در این زمینه است. در این خصوص انسانمداری که یکی از پدیدههای مهم دوران مدرن بوده بهعنوان مکتب فکری زیربنای حقوق بشر غرب تشریح و ارتباط آن با اصول اسناد حقوق بشر تعیین میگردد.
خلاصه ماشینی:
مجموعهی قراردادهای اجتماعی را که برای ساختار امور عامه تنظیم میگردد قانون مینامند این قانون در جوامع دینی همسان تعالیم و احکام وحیانی است که تحت عنوان شرع مقدس بر انبیاء ابلاغشده است نیاز انسان در اجتماع به قانون برای احقاق و احیای حق فردی و اجتماعی و ایجاد مانع در مقابل تعدی طغیانگران و ظلم ظالمان است و همین معنا در قران کریم هدف تشریع دین دانسته شده در سوره اعراف آیه 29 آمده است: «قل امر ربی بالقسط»، بگو پروردگارم به انصاف دستور داده است؛ و نیز در (سوره مائده آیه 8) «یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین للله شهداء بالقسط»، ای اهل ایمان راه خدا پایدار و استوار و بوده و شما گواه عدالت و راستی و درستی باشید.
نظام حقوقی اسلام بهویژه در ارتباط با حقوق انسان مبتنی بر همین اصل است خرد بوری علمی بهعنوان بنیادیترین اصل دوران جدید، به دلیل نفی جهان فرا مادی غیر محسوس، انکار موجودی برتر از انسان که با روش حسی و تجربی قابل شهود نیست در تعارض با این اصل قرار دارد (میر موسوی؛ حقیقت، 1388 : 138) ب) کرامت انسان در بینش اسلامی اصل، کرامت انسانی است.
(بقره 179) از این ایات و نظایر آن استفاده میشود که از دیدگاه قران جامعه دارای حقوق ویژهای است و چنین نیست که تنها افراد دارای اصالت و بهرهمند از حقوق باشد (میر موسوی؛ حقیقت، 1388 : 200 و 203) جمعبندی فرد و جامعه ازنظر اسلام در پرتو مبانی دین اسلام سعادت فرد انسان و وصول او به قرب الهی یک اصل است.