چکیده:
جنبش جنگل و قیام میرزا کوچک خان، در دوره ای از تاریخ پرهرج و مرج، پریشانی، فقر و دخالت خارجی صورت گرفت. در مورد این حرکت، دیدگاه های مختلفی در تاریخ معاصر ایران شکل گرفته که با هم متفاوت و حتی در مواردی متضادند.
برخی آن را جنبشی ناسیونالیستی، برخی سوسیالیستی، برخی اسلامی و برخی دیگر نیز بدون داشتن مرام و مواضع مشخص دانسته و آن را فناتیک توصیف کرده اند. هر چند که منابع موجود تبیین کاملا شفاف و روشنی از ماهیت این حرکت ارایه نمی کنند، اما با توجه و تامل در حوادث رخ داده و تبیین شرایط حاکم بر آن و همچنین تکیه بر شواهد و قراین به جا مانده از حوادث آن ایام، تا حدود زیادی می توان به تفسیر و توجیه شکل و ماهیت آن پرداخت. تلاش مقاله حاضر در راستای نشان دادن سمت و سوی این قیام می باشد.
خلاصه ماشینی:
"در این خصوص لازم به ذکر است که اقدامات و فعالیتهای میرزا کوچک خان تنهابه قیام جنگل مربوط نمیشود؛بلکه وی با توجه به دیدگاهها و سوابق سیاسی،ازدوران جوانی،در عصر مشروطه فعال بود و در این رهگذر،تلاشهای مؤثری نیز انجام داد که از جمله،به گفته میرزا اسماعیل جنگلی«پس از شهادت سید عبد الحمید،خطیب آزادیخواهان در تهران با برانگیختن احساسات اهالی موفق به تشکیل انجمنیاز طلاب گردیده و تدریجا عدهای از روحانیون را نیز با خود همصدا و انجمن مزبور رابه نام"مجمع روحانیون"وارد عمل سیاسی و اجتماعی گردانید»(جنگلی،1357:55).
در واقع میرزا کوچک خان در زمانی که تشخیص داد که ایرانگرایی وبه بیان فرهنگ سیاسی امروز جهان«ناسیونالیسم ایرانی»،میتواند مشکلات سیاسیکشور را حل کند،بر همان مبنا عمل کرد؛چرا که ویژگیهای ناسیونالیسم این دوره دردو عنصر خلاصه میشد:یکی ناسیونالیسم به معنی تصدیق حقوق ایران در مقابل غرب برخی نیز معتقدند«دموکراسی»تجسم این ایدهآل است که چنین تصمیمهایی که بر کلتجمع تأثیر میگذارند،باید توسط تمامی اعضا گرفته شود و اینکه هر یک از اعضا بایددارای حقوق برابر و مشارکت در این تصمیمگریها باشد»(بیتهام،1377:122).
در واقع میرزا کوچک خان در زمانی که تشخیص داد که ایرانگرایی وبه بیان فرهنگ سیاسی امروز جهان«ناسیونالیسم ایرانی»،میتواند مشکلات سیاسیکشور را حل کند،بر همان مبنا عمل کرد؛چرا که ویژگیهای ناسیونالیسم این دوره دردو عنصر خلاصه میشد:یکی ناسیونالیسم به معنی تصدیق حقوق ایران در مقابل غرب و دیگری تصدیق حقوق مردم در برابر دولت(فوران،1378:288)و بهطور کلیامروزه این اصل پذیرفته شده است که سطح اشتراک سیاسی هر جامعه بازتابدهندهرابطه میان نهادهای سیاسی آن و نیروهای اجتماعی ترکیبکننده این نهادهاست(هانتینگتون،1375:19)."