چکیده:
تعاملات اجتماعی از عناصر بنیادین هر جامعه ای محسوب می شود. بر اساس دیدگاه شبکه، روابط و پیوندها به عنوان سرمایه اجتماعی محسوب می شوند و فرد از طریق آن ها به منابع و حمایت های موجود در شبکه دسترسی می یابد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه سرمایه اجتماعی شبکه زنان و مردان در تهران می باشد. فرض بر آن است که زنان و مردان به دلیل تفاوت در ساختار زندگی و به دلیل نابرابری های جنسیتی، دارای سرمایه اجتماعی متفاوت می باشند. تفاوت در سرمایه اجتماعی شبکه، در ابعاد ساختی (اندازه و ترکیب شبکه)، تعاملی (فراوانی تماس، صمیمیت) و کارکردی (حمایت ها) مطرح می باشد. در این پژوهش که با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است، تاثیر جنسیت و متغیرهای زمینه ای بر سرمایه اجتماعی شبکه مورد آزمون قرار گرفته است. جامعه آماری را افراد 18 سال به بالای تهران تشکیل می دهند. حجم نمونه 320 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای با احتمال متناسب با حجم انتخاب گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شبکه های زنان و مردان از نظر ساخت (اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت های قابل ملاحظه ای ندارند، اما از نظر خصوصیات تعاملی و کارکردی متفاوت می باشند. زنان انواع زنانه تر حمایت (عاطفی) و مردان انواع مردانه تر حمایت (مالی و اطلاعاتی) را فراهم می کنند. افراد شاغل و متاهل سرمایه اجتماعی بالاتری دارند. آنچه که شبکه روابط زنان و مردان را از هم متمایز می سازد، فرصت ها و محدودیت هایی است که زنان و مردان دارند و ناشی از نابرابری های جنسیتی و عدم توزیع برابر امکانات و فرصت ها در جامعه می باشد.
خلاصه ماشینی:
"دیگر مطالعات تجربی انجام شده در زمینه سرمایه اجتماعی،با رویکرد شبکه روابط و سرمایه اجتماعی شبکه به این مساله نپرداختهاند و عدم توجه به مساله جنسیت و تفاوتهای بین زنان و مردان به عنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار در خصوصیت شبکه روابط اجتماعی،از جمله مواردی بوده که در اغلب مطالعات پیرامون سرمایه اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته است.
در این مرحله،تأثیر متغیرهای جنسیت و ویژگیهای فردی به عنوان متغیرهای مستقل بر هریک از ابعاد سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد و همچنین با توجه به اینکه ویژگیهای شبکه در بعد ساختی و تعاملی،یعنی اندازه شبکه،ترکیب،فراوانی تماس و صمیمیت پیوند در میزان و نوع حمایت متقابل اعضای شبکه تاثیر میگذارد،تأثیر این متغیرها بر حمایت نیز مورد بررسی قرار گرفته است که به صورت مدلهای جداگانه وارد معادله رگرسیون شدند تا تأثیر متغیرهای فردی و شبکهای به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
در نهایت اینکه متغیر جنسیت که به عنوان متغیر تعیین کنند و مستقل اصلی میباشد با ضریب مسیر 0/18 بر اندازه شبکه،0/18 بر فراونی تماس،و 0/32-بر درصد خویشاوندان و 0/10-بر حمایت تأثیرگذار بوده است و نشان میدهد که مردان نسبت به زنان شبکههای بزرگتری داشته و تماس حضوری و مکرر بیشتری نیز با اعضای شبکه خود دارند.
در این پژوهش با توجه به الگوی نظری شبکه روبط،به تبیین نظری مسأله پرداخته شده و ویژگیهای ساختی(اندازه و ترکیب شبکه)،ویژگیهای تعاملی(فراوانی تماس،شیوه تماس، صمیمیت رابطه)و ویژگیهای کارکردی شبکه(حمایتها و منابع ابزاری متقابل)،مورد بررسی قرار گرفتند و تأثیر متغیر جنسیت و متغیرهای زمینهای بر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بررسی شد."