چکیده:
دو سو توانی سازمانی به توانایی در اکتشاف و بهرهبرداری همزمان اطلاق میشود. اکتشاف شامل جستجو، تمایز، نوآوریهای بنیادین و توسعه صلاحیتهای جدید است و بهرهبرداری شامل اصلاح، کارایی، نوآورهای (بهبود) تدریجی و بهکارگیری تواناییهای فعلی سازمان میباشد. برای دستیابی به دو سو توانی به قابلیتهای خاصی نیاز است. این مطالعه به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد قابلیتهای پویای دوسوتوان در سازمانی دفاعی- صنعتی بود. روش این تحقیق، روشی ترکیبی (کمی و کیفی) بود. به لحاظ هدف در فاز اول؛ به دنبال شناسایی قابلیتهای پویای دوسوتوان، پژوهش اکتشافی بود و در فاز دوم برای تأیید مدل رویکرد توصیفی- تبیینی دنبال شد. به لحاظ کاربرد، این پژوهش هم توسعهای و هم کاربردی بود. به لحاظ زمان، این پژوهش یک مطالعه موردی و فن گردآوری دادهها، پیمایشی بود. ابتدا از گروه کانونی استفاده شد و بر مبنای نتایج آن، پرسشنامهای محقق ساخته تهیه و در نمونهای به حجم 98، در سازمان موردمطالعه توزیع شد. گویههای استخراجی از ادبیات موضوعی و جلسات گروه کانونی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (روش کمترین مربعات جزئی-PLS) و در قالب دو سازه اصلی نوزایی و باز تکرار راهبردی، موردبررسی قرار گرفت. بر مبنای نتایج تحقیق، مؤلفههای ادراک، تصمیمگیری و مدیریت تغییرات در هر دو بال دوسوتوانی (اکتشاف و بهرهبرداری) نقش داشته و به نوزایی و باز تکرار راهبردی در سطح سازمان موردمطالعه کمک مینمایند. نوزایی و باز تکرار بر ایجاد قابلیتهای پویای دوسوتوان اثرگذارند. درنهایت قابلیتهای پویای دوسوتوان بر توانمندی تجاریسازی سازمان موردمطالعه تأثیرگذار است.
Organizational ambidexterity (OA) is defined as the ability of companies to simultaneously explore and exploit. Exploration is defined as knowledge for search, novelty, experimentation, innovation, radical change and creation of new products, processes, and services. Exploitation is defined as knowledge for continuous improvement, modification, refinement, and incremental change of current products, processes, and services. For achieve to ambidexterity in the organization need to dynamic capabilities. This study seeks to identify factors influencing the creation of an ambidextrous dynamic capabilities at the defense-industrial organization. In order to achieve this goal, the combination of quantitative and qualitative research methods were used. Initially the focus group was used, and based on its results, a questionnaire was prepared and In the sample of 98, were distributed in the studied organization. The capabilities extracted from the literature an focus group meetings, in two key competencies, renewal and regeneration strategic, were analyzed using structural equation modeling (PLS-SEM). as result in the studied organization, the components of sensing, decision making and change management played a key role in exploration and exploitation, and it helps renewal and regeneration strategic in studied organization. renewal and regeneration strategic have impacts on creating dynamic capabilities. Eventually, dynamic capabilities are effective on the commercialization capability in the studied organization.
خلاصه ماشینی:
مديران سازمان موردمطالعه همواره از واحدهاي طرح و برنامه خود سؤال ميکنند که چه زماني بايد توجهات خود را معطوف به ساخت و توليد محصولات جديد (اکتشاف گرايي) کنند و چه زماني بايد بر بهره برداري کامل از ظرفيت هاي موجود تمرکز نمايند؟ در چه زماني از چرخه ي عمر محصولات فعلي، به دنبال ايجاد و شروع چرخه جديدي (S محصولي جديد) در سازمان باشند؟ آيا امکان حضور در بازارهايي غير از بازار دفاعي براي فروش محصولات و خدمات سازمان وجود دارد؟ آيا باوجود ٢٥٠٠ فناوري شناساييشده و ده ها اختراع ثبت شده ، ميتوان در بازار رقابتي در سطح کشور و به صورت اقتصادي وارد شد؟ و درنهايت اينکه با چه راهکاري ميتوان در محيط دفاعي محصولات جديد و به ميزان نياز کشور را توليد نمود و در محيط تجاري نيز در مقياس اقتصادي به توليد محصولات و رقابت و کسب درآمد براي سازمان پرداخت ؟ با توجه به اثرات دوسوتواني در اکتشاف و بهـره بـرداري، اتخـاذ اسـتراتژي دوسـوتواني سـازماني، ميتواند در رفع نگرانيهاي مديران ارشد ايـن سـازمان کمـک کننـده باشـد.
درواقع يکي از مشکلات در علم سازمان ، توانايي شرکت ها در انتفاع (بهره برداري) از 1Judge 2European Journal of Marketing 3Duncan 4 Argyris & Schön 5 Senge 6 Raisch & Birkinshaw قابليت هاي فعليشان است درحاليکه به طور هم زمان و به صورت ريشه اي صلاحيت هاي جديد را کشف ميکنند (لاوي و استتنر١ ٢٠١٠ :١١١، هيل ٢ و بيرکينشاو ٢٠٠٦: ٢).