چکیده:
یکی از پراهمیّت ترین ساحاتی که اندیشۀ عرفایی همچون مولانا را بسیار مشغول خود داشته، مسئلۀ احساسات انسانی است. از این میان "درد و رنج "، معنای آن و نوع مواجهۀ شاعر با آن مفهوم، بخش وسیعی از منظومۀ بیانی - فکری این عارف را در بر میگیرد. در این مقاله نویسنده کوشیده است که ابتدا به نوعی دسته بندی در علل پدید آمدن درد نزد مولانا دست یابد، سپس با تمسّک به آثار ایشان تبیین نماید که آیا در درد و رنج انسان هدفی متعالی و اخلاقی نهفته است یا خیر؟ و سپس به راهکارهای برون رفت از درد و رنج یا تسکین آن از دیدگاه این عارف را نشان دهد. نتیجه گیری این مقاله سبک و جهان بینی مولوی را در نگاه به مسالۀ "درد" برای ما روشن خواهد ساخت.
One of the most important scopes which has preoccupied mystics like Molana is human emotions. As such, "pain and suffering"_ its meaning and the poet's way of confronting the very concept_ constitutes a wide range of Molana's discoursal_thinking collections. In the current study, the researchers firstly attmpted to obtain a category of reasons behind the emergence of pain in Molana's , and second to investigate whether human pain and suffering are intended for ultimate purpose and ethics or not. Third, ways of pain elimination or its alleviation from Molana's viewpoin are illustrated. In conclusion, Molavi's style and mindset with respect to the issue of pain is clarified.
خلاصه ماشینی:
com Examination of Molavi's thinking style (mindset) based on the word pain and its application in Masnavi Gudarz Razani1, Farajollah Barati2 (correspondent author), Meysam Amani 3 Abstract: One of the most important scopes which has preoccupied mystics like Molana is human emotions.
Farajollah Barati, Assisstant Professor of Faculty of Philosophy and Islamic Word, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran.
ناخوش او خوش بود در جان من جان فدای یار دل رنجان من عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش (مولوی، مثنوی، دفتر اول : ١٧٧٧-١٧٧٨) اشک کان از بهر او بارند خلق گوهرست و اشک پندارند خلق (همان ، ١٧٨٠) ٢-١) راهکارهای مقابله با درد و رنج : الف ) مرگ پیش از مرگ یا مرگ در برابر دنیا و تعلقات آن و زنده شدن به حق : مولانا دردها و تعلقات مادی و دنیوی را بخشی از مرگ میداند و اعتقاد دارد که اگر این جزئیات برایت قابل رها کردن و وانهادن باشند، آنگاه مرگ و رهایی کل دنیا نیز برای تو آسان خواهد شد، اما به موازاتی که این دلبستگیها شدیدتر باشد، درد و رنج بیشتری در انتظار انسان است .
راه مرگ خلق ، نـاپیـدا رهیســــت در نظر نــآیــد کــه آن بیجــا رهیســــت نک پـــیاپی کــــــاروان هـــا مقتفی زین شـــکاف در که هســــت آن مختفی بر در ار جویی، نیـابی آن شـــکـاف ســــخــت نـاپیــدا و زو چنــد ین زفــاف (مولوی، مثنوی، دفتر سوم ، ٢٦٢٥-٢٦٢٧) ب ) تغییر نگرش انسان نسبت به درد و رنج و پذیرش قضای الهی: مولانا در حکایات مختلف دفترهای مثنوی معنوی به موضوع پذیرش رنجها برای متعالی شدن و پرورده شدن در مسیر زندگی اشاره نموده است .