چکیده:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه هوش تحلیلی و بیتابی روانی با رضایت شغلی انجامشده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی کارمندان زن و مرد شهرداری مناطق۱۹ و۲۰ گانه شهر تهران بود که از میان آنها یک نمونه ۱۰۵ نفری (۶۰ مرد و ۴۵ زن) بهصورت نمونهگیری در دسترس، با اجرای پرسشنامه فهرست بیتابی روانی، فهرست رضایت شغلی و آزمون هوش تحلیلی، بر روی کارکنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامهها بر روی آنها اجرا شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که گرچه متغیرهای هوش تحلیلی و بیتابی روانی درمجموع، حدود ۱۲ درصد از تغییرات رضایت شغلی کارکنان را تبیین میکنند، اما رضایت شغلی، مستقل از هوش تحلیلی است و صرفا بهطور معکوس بر اساس بیتابی روانی پیشبینی میشود. بیتابی روانی، بهتنهایی حدود هشتدرصد تغییرات رضایتشغلی را تبیین میکند. افزون بر آن، هوش تحلیلی نیز مستقل از بیتابی روانی است. استنتاج میشود، رضایت شغلی زنان و مردان شاغل بستگی به بیتابی روانی آنها دارد؛ اما میزان هوش تحلیلی ایشان، قادر به پیشبینی رضایت شغلی در آنها نیست.
In this research, the relationship between analytic intelligence and psychic restlessness with job satisfaction will be studied. The research population is consist of Tehran different municipality regions staffs among which a 105 people (60 men and 45 women) were selected and examined as samples. The instruments of this study were scale 3 R – B- Kettle intelligence test, psychic restlessness list, job satisfaction list and analytic intelligence test. To analyze the data, Pierson Correlation Coefficient and linear multivariable regression were used. The results showed that, however analytic intelligence and psychic restlessness variables totally express about 9% of staffs job satisfaction changes, but job satisfaction is something different and apart from analytic intelligence and it is merely predicted inversely based on psychic restlessness. Psychic restlessness solely expresses about 8% of job satisfaction changes. Furthermore, analytic intelligence is also independent from psychic restlessness. It is resulted that employed men and women job satisfaction is correlated with their psychic restlessness but the amount of their analytic intelligence is not able to predict their job satisfaction.
خلاصه ماشینی:
رابطه هوش تحلیلی و بیتابی روانی با رضایت شغلی (موردمطالعه: کارکنان شهرداری شهر تهران) زهرا کرباسیان1، ناصرالدین کاظمی حقیقی2 كارشناسي ارشد روانشناسي عمومی، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد جنوب تهران، ايران.
(نویسنده مسئول) فصلنامه راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی، دوره دوم، شماره پنجم، بهار 1399، صفحات 14-1 چکیده پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه هوش تحليلي و بيتابي رواني با رضايت شغلي انجامشده است.
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی کارمندان زن و مرد شهرداری مناطق19 و20 گانه شهر تهران بود که از میان آنها یک نمونه 105 نفری (60 مرد و 45 زن) بهصورت نمونهگیری در دسترس، با اجرای پرسشنامه فهرست بيتابي رواني، فهرست رضايت شغلي و آزمون هوش تحلیلی، بر روی کارکنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامهها بر روی آنها اجرا شد.
نتایج نشان داد که گرچه متغیّرهای هوش تحلیلی و بيتابي روانی درمجموع، حدود 12 درصد از تغییرات رضایت شغلی کارکنان را تبیین میکنند، امّا رضایت شغلی، مستقل از هوش تحلیلی است و صرفاً بهطور معکوس بر اساس بيتابي روانی پیشبینی میشود.
واژههای کليدي: هوش تحلیلی، بیتابی روانی، رضایت شغلی فصلنامه راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی، دوره دوم، شماره پنجم، بهار 1399 مقدمه امروزه در هر کشوری صدها شغل و حرفه وجود دارد و افرادی به آنها اشتغال دارند و از طریق آنها زندگی خود را اداره میکنند آنچه همواره موردتوجه روان شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده رضایت شغلی افراد و آثار این رضایت در روحیه آنها و بازدهی کارشان است (سلطانی، جباری و یزدان ستا، 1395).
کلیدواژه ها:
رضایت شغلی
،
هوش تحلیلی
analytic intelligence
،
Psychic Restlessness
،
Job Satisfaction