چکیده:
قرآن بهعنوان معجزۀ جاودان پیامبر اسلام’ حاوی دستورالعملهای کامل در خصوص زندگی مادی و معنوی انسان میباشد؛ بنابراین نباید کوچکترین نقص و زیادتی در آن ایجاد شود.
دیدگاههایی که دربارۀ تحریف قرآن (نقصان و زیاده) وجود دارد، ناشی از عدم اطلاع از ماهیت قرآن و عدم شناخت اصول حدیث و علوم مرتبط با آن است. این تحقیق با روش توصیفیـتحلیلی، دلایل عدم تحریف قرآن را ارائه کرده و با اشاره به نظرات بزرگان دین در ذیل هر کدام از این ادله، به تحلیل دادهها پرداخته و با ارائۀ دلایل و استدلالهای قوی و متقن (دلایل حلی و نقضی) شبهات مربوط به تحریف قرآن را پاسخ گفته است.
از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر میتوان به رفع اتهام از تشیع دربارۀ قول به تحریف قرآنکریم، پرداختن به ادلۀ عدم وقوع تحریف در قرآن (به صورت منظم و تقریبا جامع) بیان دیدگاه جوامع روایی شیعه دربارۀ عدم وقوع تحریف اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، معیار بودن قرآن برای صحت روایات، دلیل محکمی است بر عدم امکان تحریف قرآن در طول تاریخ و چون در قرآنکریم به صراحت به حفظ و نگهبانی قرآن اشاره شده است؛ لذا هرگونه روایت منافی با این فرمایش قرآن، از درجه اعتبار ساقط است (ر.
1. بزرگنمایی و تعمیم نظریه محدث نوری به همۀ شیعیان نسبت دهندگان تحریف به شیعه، با استفاده از عباراتی همچون «کتاب ضخیم» و «هزاران روایت»، سعی دارد به خواننده چنین القا کند که طبرسی، تنها به بخش کوچکی از روایات مربوط به بحث تحریف قرآن از دیدگاه شیعه اشاره کرده است، این در حالی است که روایات مربوط به تحریف قرآن بیش از آنچه محدث نوری اشاره کرده، نیست و اگر روایات ضعیف و یا تکراری را از مجموعه جمعآوری شده، کم کنیم حجم آن به مراتب، کمتر از آنچه میباشد خواهد شد و هرگز قابلیت کتاب ضخیم را نخواهد داشت.
2. منحصرکردن استدلالها به کتاب فصلالخطاب ایرادگر شبهه، تمام دلایل خود را برای نسبت دادن تحریف به شیعه و اینکه همۀ شیعیان اعتقاد به تحریف دارند به گفتهها و نظرات محدث نوری مستند کرده است؛ درحالیکه پژوهشگر منصف، برای اثبات گفتۀ خود باید دلایل را از منابع گوناگون گردآوری کند؛ چراکه در مورد چنین مطلب مهمی هرگز نباید به گفته یک شخص بسنده کرد بلکه همۀ دیدگاهها و دلایل را بررسی و سپس در مورد آن نظر داد؛ درحالیکه ایرادگر شبهه هم موثقبودن روایات تحریف را به طبرسی نسبت میدهد و هم اجماع اکثر شیعه را در مورد تحریف قرآن از او میپذیرد و این چنین ابراز نظر کردنی از محقق بیغرض و منصف دور است.