چکیده:
مقالۀ حاضر به بررسی و نقد فرهنگ تحلیلی لغات و ترکیبات دیوان خاقانی شروانی نوشتۀ رسول چهرقانی منتظر میپردازد. پیش از انتشار این اثر، فرهنگهای نسبتا موفق دیگری در مورد شعر خاقانی به چاپ رسیدهاند و این فرهنگ کوشیده است تا نکاتی پیرامون مسائلی که احیانا در آثار پیش مغفول ماندهاند طرح نموده و پرتوی بر غموض موجود در شعر خاقانی بیفکند و از دشواریهای آن ابهامزدایی نماید. در این مقاله، ضمن معرفی کلّی اثر و تحلیل ابعاد شکلی آن، به بیان «امتیازات»، «کاستیها»، و «بایستههای» محتوایی آن نیز پرداخته شده است. کتاب مزبور در دو سطح خطاهای فرمی و صوری، و اشکالات محتوایی ارزیابی شده و نشان داده شده است به دلایلی از جمله غفلت از یافتههای نوین پژوهشی، عدم احصای کامل اشارات، درج مغلوط مدخلها، ناهمخوانی مدخلها با توضیحات، عدم استفادۀ مولف از منابع درجه اوّل و نیز تسامح و سهلانگاری به جهت تسریع در فرایند چاپ؛ قابلیت استناد و اطمینان اثر را ‑تاحد زیادی‑ فروکاسته است. در فرایند بررسی مطالب، ضمن تقدیر از تلاشهای نویسنده، پیشنهادهایی برای بهتر شدن کیفیت کتاب ارائه شده است.
This paper explores and criticizes Analytical Glossory of Words and Phrases of Khaghani Shervani divan by Rasool Chehreghani Montazer. In this paper in addition to general introduction and analyzing the structural dimensions, we explore the “prominences”, “faults”, and material “necessities”. The book is evaluated in the levels of formal and material faults ; it is shown that for reasons such as neglecting new research findings, not complete computing of suggestions, inserting wrong entries, mismatching of entries and explanations, not using first-rate sources and also neglecting in order to speed up the publishing process significantly decreases the reliability of the book . In the process of exploring the material, while appreciating the efforts of the author, suggestions have been provided to improve the quality of the book.
خلاصه ماشینی:
از آن جـایی کـه قبـل از تـألیف ایـن فرهنـگ ، فرهنگ ویراستۀ سجّادی و شروح مختلفی از دیوان خاقانی در اختیـار مؤلـف بـوده ، انتظـار میرفت که اغلاط و کاستی در آن به چشم نیاید؛ حال آن که این امر محقق نشـده اسـت .
بـا مراجعـه بـه کتاب هایی که در مورد تعبیر خواب نگاشته شده است ؛ معلوم میشـود کـه دیـدن «خـر» در خواب و رؤیا نشـانۀ «بخـت » اسـت (← ابـن سـیرین ، ١٤٢٣: ١١٨-١٢٠؛ تفلیسـی، ١٣٧٢: ٢١٩-٢٢١؛ الدینوری، ١٤٢٢: ١٧٤-١٧٦).
در این بیت خاقانی که از قصیدٔە معارضه بـا شـیخ الشـیوخ بغـداد اسـت ، منظـور خاقـانی از باجگاه ، همین باجگاه های دریایی است .
خاقانی در چند موضع دیگر از دیوان ، به این مهم اشاره دارد: دیده مگشا که جـز بـرای کمـال بــاز را چشــم ســر ندوختــه انــد (خاقانی، ١٣٨٨: ١٠٥) ص ٩٨ ذیل بیت در چارسوی فقر درآ تـا ز راه ذوق دل را ز پنج نوش سلامت کنـی دوا ذیل «پنج نوش سلامت » آورده است : «معجونی باشـد مرکـب از پـنج چیزکـه بـه جهـت تقویت دل خورند.
خود خاقانی در جایی دیگر آورده است : بیچـاره زاغ را کـه سـیاه اسـت جملـه تـن از جمله تن ، سپیدی چشمش چه درخور است نطامی نیز در مقالت دهم مخزن الاسرار در بیتی به این موضوع اشاره میکند: زاغ که او را همه تـن شـد سـیاه دیـده سپیدسـت درو کـن نگــاه (نظامی، ١٣٨٧: ١٤٧) ص ١٦٣ ذیل بیت شیرخواران را به مغز و شیرمردان را به جان طعمۀ مار و شکار گـرگ حمیـر سـاختند نوشته است : «گرگ حمیر: گرگی که در آن موضع [حمیر] سـاکن اسـت ».