چکیده:
مقولۀ «حداکثرسازی موقعیت» بیانگر مجموعهای از ابزارها و یا سیاستهایی است که دولتها ازطریق آن تلاش دارند به برترین جایگاه و موقعیت در عرصۀ نظام بینالملل دست یابند. چین نیز بهعنوان بازیگری پرتوان، از دهههای اخیر مجموعه منابع قدرتی را درراستای ارتقای جایگاه خود در نظام بینالملل بسیج نموده است. تمرکز اصلی این نوشتار بر چگونگی نقشآفرینی مؤلفههای امنیتی و نظامی درجهت تحقق سیاست یادشده قرار دارد؛ متغیرهایی که گسترهای از نوآوری در حوزۀ نظامیگری تا اهداف امنیتمحور در سطح منطقهای و رقابت با امریکا را دربر میگیرد. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه: در چارچوب رویکرد چین بر محور حداکثرسازی موقعیت، مؤلفههای امنیتی ـ نظامی، چگونه نقشآفرین هستند؟ پاسخ موردنظر درقالب این فرضیه میگنجد که: عوامل امنیتی ـ نظامی یعنی تحول در ساختار ارتش آزادیبخش خلق، ارتقای نظام تسلیحاتی و فناوری نظامی، جهتگیری امنیتی در سازمان شانگهای و تقابل امنیتی با امریکا، بر سیاست حداکثرسازی موقعیت جهانی چین تأثیر تعیینکنندهای داشته است. این پژوهش درقالب روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت.
The term of "maximization of position" refers to a set of tools or policies through which states strive to achieve the highest position in the international system. As a powerful actor, China has mobilized a collection sources of power in recent decades to promote its position in the international system. The main focus of this article is on how the security and military components can play a role in the realization of this policy; The variables that include ranges from Innovation in the field of militarism to security- oriented goals at the regional level and competing with the US. The main question of this study is: In the context of China's approach based on the maximization of position, how are the security-military components role-playing? The answer lies in the assumption that: military-security factors, namely the evolution of the People's Liberation Army structure, the upgrading of the military and military technology, the security orientation of the Shanghai Organization, and the security confrontation with the United States, had a decisive impact on the China's policy of maximization of the global position. This research will investigate the research hypothesis in the form of analytical-descriptive method.
خلاصه ماشینی:
دراين راستا، سؤال اصلي اين پژوهش عبارت است از اينکه : در چارچوب رويکرد چين بر محور حداکثرسازي موقعيت ، مؤلفه هاي امنيتي ـ نظامي چگونه نقش آفرين هستند؟ پاسخ به پرسش يادشده درقالب اين فرضيه ارائه ميشود که مؤلفه هاي امنيتي ـ نظامي شامل تحول در ساختار ارتش آزاديبخش خلق ، ارتقاي نظام تسليحاتي و فناوري نظامي، جهت گيري امنيتي در سازمان شانگهاي و تقابل امنيتي با امريکا بر ارتقاي جايگاه چين در عرصه بين المللي تأثيرگذار بوده اند.
از آن زمان ، عرصه اقتصاد و تجارت و دستيابي به سرپل هاي اقتصاد بين الملل ، بيشترين سرمايه گذاري داخلي و خارجي اين دولت را به خود معطوف داشته است ، اما به تدريج و همگام با ظهور نسل جديد رهبران در اين کشور و وقوع تحولات در سطوح منطقه اي و بين المللي به ويژه پايان جنگ سرد و واقعه يازدهم سپتامبر، ديگر عرصه هاي فرهنگي و نظامي نيز در دامنه سياست حداکثرسازي قدرت قرار گرفت .
1. Civil-Military Integration 128 برخي مدعياند که برنامه هاي «شي جين پينگ » جهت ارتقاي قدرت نظامي چين و تبديل اين کشور به قدرتي برتر در سطوح منطقه اي و بين المللي، مبتني بر سه مرحلۀ اساسي بوده است : ـ دستيابي ارتش آزاديبخش خلق تا سال ٢٠٢٠ به بالاترين ميزان از فناوري اطلاعات و توسعۀ قابليت هاي استراتژيک ؛ ـ تکميل روند نوسازي دفاع ملي تا سال ٢٠٣٥؛ ـ ارتقاي نيروهاي مسلح چين به نيرويي در سطح جهاني تا نيمه قرن بيست ويکم ميلادي .