چکیده:
مطالعات تاریخ دریایی از زمینههای مهم پژوهشهای تاریخی است. بااینحال، تاکنون در زبان فارسی تحقیقاتی پراکنده و اندک در این زمینه انجام شده و اغلب نویسندگانی غیرمتخصص به این مهم دست یازیدهاند. اطلس تاریخ بنادر و دریانوردی ایران اثر تازه و مفصلی است که آن را گروهی از محققان دانشگاهی بهسرپرستی دو تن از محققان رشتۀ تاریخ تألیف کردهاند. مقالۀ حاضر میکوشد تا در چهارچوب نقد اثر، نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی و بررسی کند و در اصلاح ایرادات و بهبود کیفیت علمی این اثر در چاپهای بعدی یاری کند. درکل، ارزیابی و نقد کتاب نشان میدهد که نقطۀ قوت این اثر جامعیت و استفاده از منابع و تحقیقات گوناگون درکنار بهرهگیری از نقشهها، تصاویر، و جدولهای گویاست. درحالیکه پراکندگی و ناهمگونی مطالب و عدم توازن علمی میان بخش خلیج فارس و دریای عمان با بخش دریای مازندران ضعف عمدۀ آن است.
The study of marine history is one of the important research cases in History. Research in this field is scarce among Iranian academic writers. But “The Atlas Ports and Maritime History of Iran” is compiled by a group of researchers led by two professors in the history field. Undoubted, doing such a great work requires careful consideration and the use of various specialized issues such as Historical Geography, Toponym and script analysis, Geopolitics and so on. This makes such studies difficult. This paper, by reviewing the book, shows that the strength of this work is the comprehensiveness and utilization of various sources and researches as well as the use of illustrative maps, illustrations and tables. While the dispersion and heterogeneity of the content and disaffiliation the Persian Gulf and the Oman Sea with the Caspian Sea section is Its major weakness.
خلاصه ماشینی:
ابهـام دربارٔە تسلط هخامنشیان بـر کرانـه هـای جنـوبی خلـیج فـارس و شـبه جزیـرٔە عربسـتان در تحقیقات غربیان بیش تر تحت تأثیر نگاه های سیاسی و تقلیل گراست ، اما اطلس تاریخ بنـادر و دریانوردی ایران این مهم را به خوبی پوشش میدهد.
یکی از نویسندگان نظری را که پیش تر در اثـر دیگـر خـود (وثـوقی ١٣٨٩: ٥١- ٥٦) بـا عنوان «ساسانیان و مسئلۀ تغییرات اجتماعی در شبه جزیرٔە عربستان » مطرح کرده بود، در ایـن اثر نیز مطرح میکند و چنین مینویسد کـه رشـد و اهمیـت فـراوان تجـارت خلـیج فـارس موجب مهاجرت عرب ها به این نواحی شده است (همان : ١٥٣- ١٥٥).
در آغاز، از راه نماهای دریایی و انواع کشـتیهـای خلیج فارس در دورٔە پس از عصر استعمار سخن به میان آمده است کـه تـلاش شـده بسـیار دقیق باشد، اما اشتباهاتی نیز دارد؛ مثلاً مینویسد: «نمونۀ بارز این نمونه قایق پیش از ایـن بـا نام ”شاشه “ موردبررسی قرار گرفت » (وثوقی و صفت گـل ١٣٩٥: ج ٢، ٣٥١)، ولـی چنـین کاری انجام نشده است .
اما مؤلف جلـد سوم اطلس تاریخ بنادر و دریانوردی ایران در این مـورد بـا ارائـۀ شـواهد و مـدارک و تحلیل آن ها نشان میدهد که نقـش بوشـهر در دورٔە صـفویه نیـز برجسـته بـوده اسـت (وثوقی و صفت گل ١٣٩٥: ج ٣، ٨٠٧، ٨٩١).
پیش فرض در کتابی که عنوان اطلس دارد ایـن اسـت کـه فهرسـت بنـادر بـا تصـاویر و نقشه های آن ها ارائه شده باشد که دربارٔە این اثر چنـین نیسـت و در بـیش تـر مـوارد تاحـد زیادی جنبۀ تاریخی و روایی دارد.