چکیده:
هدف اصلی آموزشوپرورش در هر جامعهای بهبود فرایند یادگیری در دانش آموزان است که از نتایج مهم این امر پرورش تفکر منطقی و بهویژه تفکر انتقادی دانش آموزان است. عوامل بسیاری در تحقق این امر دخیل هستند، یکی از این عوامل روش تدریس معلمان است که در یادگیری و عملکرد دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. بهمنظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و مطالعه اسنادی استفاده شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا در مورد یکی از روشهای تدریس یعنی روش تدریس حل مسئله به بحث و بررسی پرداخته شود و همچنین در پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و تأثیری که روش تدریس حل مسئله، بر روی ابعاد شناختی دانش آموزان بهویژه تفکر انتقادی آنها دارد پرداخته شده است. درنهایت نیز به بررسی روابط بین دو متغیر پژوهش، یعنی روش تدریس حل مسئله و تفکر انتقادی در دانش آموزان پرداختهشده است.
خلاصه ماشینی:
به عبارت ديگر انسان ميتواند از رفتار خودآگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور متفاوت از نيروي تفکر خود استفاده کند(شريعتمداري، ١٣٧٩) تفکر انتقادي يکي از ابعاد اساسي وجود انسان است و پرورش آن سبب رشد آدمي ميشود(هاشميان نژاد، ١٣٨٠).
همچنين ، هالپرن ١ (٢٠٠٧) تفکر انتقادي را براي توصيف تفکر هدفمند، مبتني بر هدايت و راهنمايي و قراين و دلايل روشن به کار ميگيرد که تلاش ميکند با استفاده از قابليت ها و مهارت هاي شناختي، نتايج خاص و مشخصي را برآورده سازد، نتايجي که از ديدگاه اين صاحب نظر شامل حل مسئله ، استنتاج و استنباط منطقي و تصميم گيري است .
براي ايجاد تحول در روش هاي آموزشي معلم ، بايد درواقع نقش معلم نوعي تجديد بنا و دوباره سازي شود که اساسي ترين کار در اين جريان ، تغيير نگرش او نسبت به آموزش تفکر و به ويژه تفکر انتقادي است (شعباني ورکي ، ١٣٧٤).
معلمان ميتوانند با استفاده از روش هاي تدريس فعال تفکر انتقادي دانش آموزان را رشد و توسعه دهند.
ازآنجاييکه آموزش وپرورش در پرورش نيروي انساني جوامع نقش اساسي و کليدي را ايفا ميکند و هدف اصلي آن رشد فکري دانش آموزان است از همين رو تأکيد بسياري بر اين است تا معلمان در هر جامعه اي بکوشند تا شاگردان را به رشد فکري يعني قوه 1 Yang & Cheng 2 Snyder تجزيه وتحليل هدايت کرده و قوه ابتکار فرد را زنده کرده تا بتوانيم در آينده شاهد جامعه - اي با گروه هاي انساني پويا و فعال باشيم .