چکیده:
آشنایان با دیدگاههای سیمون وی، بهخوبی از ژرفا و عمق آرای عرفانی او آگاهاند. در این پژوهش مکانیسم رهایی از خود و یگانگی با حقیقت مطلق (خدا) در چهارچوب نظام عرفانی سیمون وی بررسی میشود. به باور او، آدمی برای حفظ توازن درونی، نباید خلأهای بهوجودآمده در درونش را با امور موهوم و خیالی پر کند. آدمی با انقطاع از امیال و تاب آوردن خلأهایی که عامل عدم توازناند، پذیرش محنت ناب و خلق معکوس زمینۀ دریافت لطف الهی را فراهم میسازد. با ظهور لطف الهی، انسان به خود حقیقیاش یعنی امر مقدس غیرشخصی و تفاوت آن با خودِ خودپنداشته آگاه میشود. طالبِ حقیقت باید یک گام فراتر گذارد و با فانی کردن من، تنها داشتهاش را به پروردگار بازگرداند.
خلاصه ماشینی:
خـلأ از نگاه سیمون وی وجود فضای خالی درونی است که به ویژه هنگام رنج و محنت بر فرد عارض میشود و انسان دائمـا در تـلاش اسـت از آن بگریـزد و آن را بـه شـیوه هـای گوناگون (یا از طریق آوار کردن نفرت و خشم خـویش بـر سـر دیگـران یـا از طریـق برانگیختن ترحم و همدلی دیگران و یا هر تسلای دیگری) پـر کنـد.
سیمون وی در کتاب جاذبه و لطف اولین شرط اعطـای لطـف الهـی را حضـور خـلأ میداند: «لطف فضاهای خالی را پر میکند و تنها در جایی وارد میشود که خلأ بـرای دریافت آن باشد و فقط خود لطف است که این خلأ را میسـازد» (١٠ :٢٠٠٣ ,Weil).
اما وقتی سـخن از خودشناسی میشود، در حقیقت چه چیزی در انسان مدنظر است و منظور از «خود» چیست ؟ اصلا باید از کجا شروع کرد؟ از نظر سـیمون وی، سـر آغـاز خودشناسـی از جایی است که فرد میان «خود» و «من » تفاوت قائل شود: «در همۀ موقعیـت هـا انسـان بودن آن است که بدانیم چگونه I را از self جدا کنیم و این وظیفه ای است کـه پایـانی ندارد» (١٩٣ :٢٠٠٢ ,Weil).
در جهان بینی سیمون وی، من حقیقتی است کـه از طرف خدا به انسان داده شده است و باید به خدا بازگردانده شود (٣٨ :٢٠٠٣ ,Ibid) اما چه منی در سمت خدا و در واقع خود خداست ؟ / فرایند دریافت لطف الهی ٢٧١ در عرفان سیمون وی فرد در موقعیت گناه و شر اختیاری متولد میشود، اما به همان انـدازه کـه گـرایش به سمت شر و میل به گناه در او وجود دارد به همان میزان تمایل به ترک گناه نیز در او دیده میشود.