چکیده:
واژه "استکبار" از واژگان کلیدی در نظام توحیدی قرآن است که به عنوان شاخصه ویژه مخالفان و معارضان دعوت حق، جایگاه خاصی پیدا کرده است. با توجه به نقش برجستهی این مقوله در نظام زندگی بشر و فراهمسازی مفاسد و انحرافهای اخلاقی، ضرورت دارد ماهیت عناصری که شبکه معنایی «استکبار» را تشکیل میدهند، مورد بازنمایی قرار گیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی پس از مفهومشناسی لغوی این واژه به ارتباط معنایی واژه "استکبار" با واژههای همنشین اشاره داشته و در این میان با تحلیل موردی برخی از مؤلفههای روابط همنشینی مانند کانونهای کاربردی و تقابل معنایی، میدان معنایی این واژه روشن گردد. نتایج برآمده آنکه، "استکبار" در کانون ارتباط با شیطان، کافران، مشرکان، ملاء و مترفین تجلی یافته است و مفاهیمی همچون خودبرتربینی، خداناباوری و ناسپاسی، هواپرستی و گروه سالاری و تنفذسالاری را در شبکهی معنایی واژه استکبار شناسایی میکند؛ همچنین این واژه در تقابل معنایی با مفاهیمی همچون ایمان، عبودیت، اطاعت، غفران و استضعاف قرار میگیرد و در ترسیم عامل باطلگرایی انسان و پیدایش اصلیترین رذائل اخلاقی تأثیرگذار است؛ مهم آنکه برآورد معنا بر اساس این سازوکار زبانی، مدلی روشمند به شمار آمده و در پی کشف معانی ضمنی به درجه تنزل معنایی و مقامی استکبار در معیار قرآن اشاره داشته است.
The word istikbar (arrogance) is one of the key words in the monotheistic system of the Quran, which has found a special status as a special feature of the opponents and adversaries of the call to the truth. Given the prominent role of this issue in the human life system and its provision of corruption and moral deviations, it is necessary to represent the nature of the elements that make up the semantic network of istikbar. Using the descriptive-analytical method, the present study aims, first, to analyze the lexical concept of this word and, then, to examine the semantic relations of the word istikbar with the words which co-occur with it, so that some of the syntagmatic elements of this word such as semantic proximity, semantic contrast and semantic field are illuminated through case analysis. The results show that istikbar is in close proximity with Satan, infidels, polytheists, affluent people and voluptuaries, and concepts such as selfishness, atheism and ingratitude, fanaticism, group-preference and infiltration-seeking are included in the semantic network of istikbar. This word is further in semantic contrast with concepts such as faith, servantship, obedience, forgiveness and ‘the state of being oppressed’, and it is effective in leading man towards falsehood and the emergence of the major moral vices. Importantly, the estimation of meaning based on this linguistic mechanism is considered a methodical model and following the discovery of implicit meanings, it has tackled the degree of semantic degradation and status degradation of istikbar by Quranic standards.
خلاصه ماشینی:
معناشناسي واژه «استکبار» در قرآن کريم بر پايه روابط همنشيني (مطالعه موردي کانون هاي کاربردي و تقابل معنايي ) سيده فاطمه سليمي ١، سيدمعصوم حسيني ٢، افتخار برزگر 3 (تاريخ دريافت مقاله : ٩٩/١/١٥ ـ تاريخ پذيرش مقاله : ٩٩/٣/٢٨) چکيده واژه "استکبار" از واژگان کليدي در نظام توحيدي قـرآن اسـت کـه بـه عنـوان شاخصـۀ ويـژه مخالفـان و معارضان دعوت حق ، جايگاه خاصي پيدا کرده است .
در نظام معني شناختي براي فهم معناي يک واژه بايد با معناي اساسي و يـا وضـعي آن آشنا شد اما اين امر گام نخست در شناسايي معناي آن واژه است و در تکميل معنا و تغيير و تحول معنايي آن بايد به ارتباط آن با ساير واژگان توجه نمود؛ در حقيقت ميتوان گفـت در نظام زباني قرآن ، واژگان پيش از آنکه درون نظام نشـانه اي خـود وارد شـوند، معنـايي اصلي داشته و وقتي در محور همنشيني و جانشيني قرار گرفتنـد، تغييـر معنـايي در آنهـا شکل گرفته و معاني نسبي و يا سيماي دومي را با خـود حمـل مـي نماينـد کـه ايـن امـر حوزه هاي معنايي جديد و يا رنگ ها و حواشي تازه اي براي واژگـان بـه وجـود مـي آورد.