چکیده:
بررسی آثار نویسندگان و شاعران مطرح با تکیه بر نظریه های روان شناسانه یکی از شیوه های درخور توجّه برای آشنایی هر چه بهتر با اندیشه و شعر و شخصیّت آنها است. استفاده از نظریه های حوزۀ روان شناختی بویژه در سال های اخیر، از سوی محققان ادبی مورد توجّه قرار گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش سعی شده است تااشعار یکی از چهره های نام آشنای عرصۀ شعر نو به نام فروغ فرخزاد، بر اساس تئوری انتخاب روانشناس معاصر، ویلیام گلاسر، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر اساس این تئوری، پنج نیازاساسی هر انسان عبارتند از: نیاز به عشق، بقا، قدرت، تفریح و استقلال. آشکار است که ویژگی های شخصیّتی و نیز شرایط زندگانی هر یک از انسان ها از جمله شاعران در سوق دادن آنان برای تلاش بیشتر جهت برآوردن برخی از نیازها تأثیر گذار است . یافته های این تحقیق نشان می دهد: از بین همۀ نیازها، نیاز به عشق بیش از سایر نیازها در اشعار فروغ جلوه گر شده است؛ تا آنجا که فروغ فرخزاد قدرت و پیشرفت خود را در توجّه به عشق یافته، تفریح خود را با عشق خواسته، بقای خود را در گرو عشق و استقلالش را نیز از معشوق و عشق طلبیده است. در واقع این نکته که رفتار فروغ در سراسر زندگیش تحت تأثیر رمز و راز عشق بوده، غیر قابل انکار است. بعد از نیاز به عشق، نیاز به آزادی و استقلال بیش از سایر نیازها در اشعار فروغ به چشم می خورد. بعد از نیاز به آزادی، به ترتیب: نیاز به بقا، تفریح و پیشرفت یا قدرت؛ در شعر فروغ نمود دارد.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد: از بين همۀ نيازها، نياز به عشق بيش از ساير نيازها در اشعار فروغ جلوه گر شده است ؛ تا آنجا که فروغ فرخزاد قدرت و پيشرفت خود را در توجه به عشق يافته ، تفريح خود را با عشق خواسته ، بقاي خود را در گرو عشق و استقلالش را نيز از معشوق و عشق طلبيده است .
در مقاله پيش رو پنج نياز اساسي ( عشق و احساس تعلق ، بقا، قدرت يا پيشرفت ، آزادي و تفريح ) در اشعار فروغ فرخزاد بر اساس ديدگاه ويليام گلسر در پنج بخش مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است که در ادامه بدان خواهيم پرداخت .
٥- روش تحقيق روش تحقيق در مقالۀ حاضر تحليلي توصيفي است که طي آن نگارندگان کوشيده اند آن دسته از بيت ها و بخش هاي مرتبط با نيازهاي اساسي انسان را (عشق ، بقا، قدرت ، آزادي و تفريح ) در اشعار فروغ فرخزاد تفکيک نمايند و به تحليل و بررسي و بيان شباهت ها يا تفاوت هاي آن بيت هاو مؤلفه هاي آن از ديدگاه ويليام گلسر بپردازند.
اين بهتر و بيشتر آموختن به آنان مزيت حفظ بقا و زنده ماندن داده است و به اين ترتيب نياز به تفريح و نشاط در ژن هاي ما جاي گرفته است » (ويليام گلسر، ١٣٩٦: ٨٧) با تحقيق در زندگي فروغ فرخزاد به نتايجي دست يافته ايم که نشان مي دهد که علاوه بر شعر به هنرهايي نظير موسيقي، نقاشي و بازيگري علاقمند بوده است و در هر کدام مهارتي داشته .