چکیده:
تصویر یکی از مهمترین مشخّصههای شعر است. بیتردید انسانها را میتوان از تصاویر مهم ذهنی آنها شناخت. امروزه دو ساختار از کارکرد تصویر را میتوان معرفی کرد: ساختاری که تصویر را برای تزیینِ شعر میخواهد و ساختاری که تصویر را، نقشمندِ معنی و عواطف انسانی معرفی میکند.
تقابل تصویر در شعر اخوان ثالث با تصاویر شعری نادرپور، نکتة مهمی را دربارة سبکشناسیِ شعرِ معاصر مشخّص میکند و آن نیز مشخّصة شعری اخوانِ واقعگرا و خراسانی است در برابر نادرپورِ رمزگرا. در این پژوهش، تصویر در پنج بخش، اعم از وضوح تصویر، تصویرنامه، تعلیق تصویر، هارمونیِ تصویر و نقشِ تصویر در معنا بررسی و تحلیل شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که رنگِ تصویر در شعرِ اخوان و نادرپور بسیار جاندار و غنایی است و در نقشِ تصویر، این دو شاعر به یک اندازه از تصویرها بهره گرفتهاند که خود مُهر تأییدی بر نقشْمند بودن تصویر در شعر معاصر است.
خلاصه ماشینی:
نتيجه اين بررسي نشان ميدهد که رنگ تصوير در شعر اخوان و نادرپور بسيار جان دار و غنايي است و در نقش تصوير، اين دو شاعر به يک اندازه از تصويرها بهره گرفته اند که خود مهر تأييدي بر نقش مند بودن تصوير در شعر معاصر است .
پرسش پژوهش ١- ساختارگرايي چيست و چگونه ميتوان از زاويه ديد آنها به تصوير نگريست ؟ ٢- جايگاه تصوير در ايجاد غناي شعري چگونه است ؟ ٣- نقش مندي تصوير چيست و آيا ميتوان آن را به دسته هاي گوناگون تقسيم کرد؟ پيشينۀ پژوهش پيشينۀ پژوهش با موضوع تصوير، بسيار است به گونه اي که بررسي آن ، خود مقاله اي مجزا ميطلبد ولي آنچه دربارة نقش مندي تصوير در اين پژوهش گفته شده است در پژوهش هاي پيشين با اين عنوان بررسي نشده است ؛ از اين روي اين پژوهش ميتواند طرحي نو باشد ولي پژوهش هايي که در اين رابطه ، ولي نه با اين رويکرد و عنوان مطرح است به قرار ذيل ميآيد: ١.
هرچند نقاط ضعفي نيز پيداست ؛ مانند به کارگيري از استعارة مرده اي چون «غزالي رام در دام » که بيشک آن دو خط پاياني قطعه را از امروزي بودن دور کرده است ؛چرا که تصوير انتخاب شده از جنس مردم امروزه نيست يا مردم امروزه تصوير عيني از آن ندارند و تنها ميتوانند اين تصوير را حدس بزنند که دلنشين نيست در مقابل اين تصوير شعر «فرياد» را قرار ميدهيم تا منظور روشن شود: «خانه ام آتش گرفته ست ، آتشي جانسوز/ هر طرف ميسوزد اين آتش / پرده ها و فرش ها را، تارشان با پود/ من به هر سو ميدوم گريان / در لهيب آتش پر دود» (اخوان ثالث ،١٣٨٣الف : ٨٤) بنابراين به کارگيري تصاويري کهنه با کاربردهايي کهنه ميتواند ارزش شعريت را بکاهد.