چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری و چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی برمیزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر، در درس تعلیمات اجتماعی پایه ی هشتم انجام گرفت.روش پژوهش، شبه آزمایشی و ازنظر هدف، از نوع کاربردی بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر پایه هشتم شهر تهران که در سال تحصیلی 94-1393مشغول به تحصیل بودند،تشکیل میدادند و نمونه، شامل30 نفر از دانش آموزان دختر پایه هشتم مدرسه غیردولتی سنا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی 1 و گروه آزمایشی 2، قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل 3 آزمون محقق ساخته و همچنین 2 نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته که یکی از آنها مبتنی بر رویکردرفتاری و دیگری مبتنی بر رویکرد شناختی بود، بودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمونt مستقل، انجام گرفت. نتایج نشان داد که میان آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکردرفتاری و چندرسانه ای مبتنی بررویکرد شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی در مقایسه با آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری،بر میزان یادگیری ویادداری دانش آموزان دختردر درس تعلیمات اجتماعی،تاثیر بیشتری دارد.
The present study aimed tocompare theeffect of behavioral-based vs. cognitive-based multimedia instructions on the rate of learning andretentionof the eighthgrade female studentsin Social Education lesson.The method of the study was quasi-experimental and with regard to the objective it is an applied study.The study populationincluded all eighthgrade female students whohad enrolledin theacademic year of 2014-2015 in Tehran, Iran.The statistical sample of the study included 30 female students in the eighth grade in Sana non-profit school who were selected through aconvenientsampling method.The instrumentals of the study consisted of 3 researcher-made tests as well as 2 researcher-made multimedia software.Data analysis was performed using independent t-test and ANCOVA.The results of the study revealedthat cognitive-based multimedia instruction had more effect on the rate of learning andretentionof this studentsin Social Education lesson.
خلاصه ماشینی:
هدف از پژوهش حاضر ، مقایسه ی تاثیر آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری با چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر، در درس تعلیمات اجتماعی پایه ی هشتم می باشد.
در این راستا، فرضیه های پژوهش عبارتند از : 1) بین میزان یادگیری درس تعلیمات اجتماعی از طریق چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری نسبت به چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی در دانش آموزان دختر پایه ی هشتم، تفاوت معنادار وجود دارد.
ب ) تحلیل استنباطی داده ها فرضیه ی اول: بین میزان یادگیری درس تعلیمات اجتماعی از طریق چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری نسبت به چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی در دانش آموزان دختر پایه ی هشتم، تفاوت معنادار وجود دارد.
نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای مقایسه ی پس آزمون دو گروه ، با کنترل اثر پیش آزمون {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} همانگونه که اطلاعات جدول شماره ی 7 نشان می دهد، بین دو گروه آزمایشی با درجه آزادی 1 و 27، مقدار 38/131 = f می باشد و بنابراین میتوان فرضیه ی پژوهش مبنی بر اینکه بین میزان یادگیری درس تعلیمات اجتماعی از طریق چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری نسبت به چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی در دانش آموزان دختر پایه ی هشتم، تفاوت معنادار وجود دارد، را تایید کرد.
به عبارتی، آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد شناختی در مقایسه با آموزش چندرسانه ای مبتنی بر رویکرد رفتاری، بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر در درس تعلیمات اجتماعی پایه ی هشتم، تاثیر بیشتری دارد.