چکیده:
نظام زراعی، در قالب پدیدهای
جغرافیایی، متناسب با شرایط مکانی، اقتصادی و اجتماعی تحول میپذیرد. این تحول بر
حسب دلایل اولیه به پیامدهایی خاص میانجامد. هدف تحقیق حاضر بررسی تحول نظام زراعی،
عوامل و عواقب آن بر اساس ویژگیهای نظام زراعی شهرستان ترکمن در سالهای 1370تا 1390
است. تغییرات عمده در الگوی زراعی و بهویژه نوع کشت در قلمرو مورد مطالعه طی این
دوره حاکی از جایگزینی تدریجی نظام زراعی پنبه با نظامهای دیگر و بهویژه گندم
است. جامعه نمونه تحقیق دهستان جعفربای جنوبی بود. دادههای مورد نیاز از طریق
مصاحبه با نخبگان محلی جمعآوری و بر اساس «روش نظریه مبنا» تجزیه و تحلیل شد. نتایج
نشان داد که الگوی کشت منطقه به تبعیت از سیاستگذاری دولت، بازدهی زمین و محصول،
درآمد کشاورزان و تقاضای بازار دچار تحول شده و امروزه، کشت گندم و جو، به دلیل سیاستهای
حمایتی دولتی در زمینه تضمین خرید دولتی به همراه بازار آزاد، کشت برتر منطقه است.
زارعان، با توجه به بازار فروش، به تنوع
کشت پرداختند تا درجه خطرپذیری کشت را کاهش دهند. تحول نظام زراعی برخی عواقب منفی
را نیز به دنبال داشت؛ حذف تولید پنبه منجر به تعطیلی کارخانههای فرآوری محصولات
مربوط شد که خود از نظر توزیع درآمد و
گسترش فعالیتهای جنبی، اثرات منفی داشت و نیز برخی آداب و رسوم سنتی مثبت نظیر
کار جمعی و همیاری محلی را در ناحیه از بین برد.
The farming system as a geographical phenomenon changes in accordance with local, economic and social conditions. This evolution leads to special consequences based on its original causes. This study aimed at explaining the changes in farming systems, its causes and consequences based on the characteristics of farming systems applied in Turkmen county during 1991-2011. Over this period, the cultivation pattern applied in Southern Jafarby sub-district in Golestan province of Iran (cotton farming system) was gradually replaced by other systems, the wheat one in particular. The required data were collected through interviews with local elites. Collected data were analyzed in the grounded theory method. The study results showed that region cultivation pattern changed in accordance with certain variable including farmer's income and market demand. Presently, wheat and barley cultivations are the dominant cultivation of area due to governmental and market guarantee policy. Regarding production market, growing cultivation diversity was addressed by the farmers to reduce the degree of risk-taking. The evolution of farming system also had some negative implications; the elimination of cotton cultivation and closing its related processing firms were among negative impacts and also, the elimination of some traditional positive customs including collective work and local cooperation in the region.
خلاصه ماشینی:
تغييرات عمده در الگوي زراعي و بـه ويـژه نوع کشت در قلمرو مورد مطالعه طي اين دوره حاکي از جايگزيني تدريجي نظام زراعـي پنبـه با نظام هاي ديگر و به ويژه گندم است .
در پـژوهش آمار و رضايي (۱۳۸۶)، عوامـل مـؤثر در تحـولات نظـام زراعـي دهسـتان رحمـت آبـاد (شهرستان رودبار) در دهة هفتاد تا هشتاد بررسي شده و بر اساس برخي از مهـم تـرين نتايج آن ، نظام زراعي ناحية مورد مطالعه در فرآيند تحـول بيشـترين تـأثير را از عوامـل جغرافيايي (در قالب عوامل دروني ) و شبکه هـاي ارتبـاطي ، بـازار، تـرويج و دولـت (در قالب عوامل بيروني ) پذيرفته است .
نـواحي روسـتايي ايـن شهرسـتان ، بـا توجه به ويژگي هاي طبيعي (مانند اقليم ، توپوگرافي و خاک ) و انساني (مانند ويژگـيهـاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي )، داراي نظام زراعي خاص خود است .
نظرية «مبنا يا زمينه اي » يک روش استقرايي است که براي ارائة علمي و نظام دار نظريه در مورد رفتارهاي انسان در جامعه از طريق تجزيه و تحليـل مقايسـه اي مشاهدات به کار مي رود؛ به ديگر سخن ، در اين روش ، محقق با بررسي و تجزيه و تحليل داده هاي کيفي که طي تحقيق جمع آوري کرده است ، به کشف متغيرها و مفـاهيم اصـلي موجود در داده ها و نيز ارتباط ميان متغيرها ميپردازد و آنگاه آنها را در قالـب نظريـه اي نظام مند و قابل فهم ارائه مي کند.
Dixon, John; Gulliver, Aidan; and Gibbon, David (2001), Farming Systems and Poverty; Improving Farmers’ Livelihoods in a Changing World.