چکیده:
این مقاله در چارچوب واجشناسی آزمایشگاهی به بررسی میزان قوت همخوانهای سایشی در گفتار پیوستۀ فارسی می-پردازد. دادهها به شیوهای طراحی شدند که همخوانهای سایشی در سه جایگاه آغازی، میانی (بین دو واکه) و پایانی کلمه، دو بافت آوایی واکدار و بیواک و دو موضع نوایی تکیهبر و بیتکیه قرار بگیرند. مقادیر دیرش همخوانهای سایشی در حوزه زمان و دامنه انرژی فرکانسهای پایین (0-1000 هرتز) و فرکانسهای میانی و بالا (بالاتر از 1800 هرتز) در حوزه شدت انرژی بر روی دادههای هدف اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که الگوی توزیع مقادیر دیرش و دامنه انرژی فرکانسهای میانی و بالای همخوانهای سایشی به صورت تابعی از بافت آوایی و موضع نوایی آنها تغییر میکند. سایشیها در بافت آوایی واکدار و موضع بیتکیه دیرش و دامنه انرژی کمتر و بالعکس در بافت بیواک و موضع تکیهبر دیرش و دامنه انرژی بیشتری دارند.
خلاصه ماشینی:
اين نتايج با تأييد يافته هاي به دست آمده از زبان هاي ديگر نشان ميدهد که سايشيها در موضع تکيه بر و بافت آوايي بيواک و همچنين جايگاه هاي آغازي و پاياني کلمه ، ميزان قوت خود را حفظ ميکنند ولي در موضع بيتکيه ، بافت واکدار و جايگاه بين واکه اي از ميزان قوت آنها به طور قابل ملاحظه اي کاسته ميشود.
Reidy )به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ٢: تابع تغييرات سطح مقطع گرفتگي چاکناي (Ag) و حفرة دهان (Ac) به هنگام توليد يک همخوان سايشي بيواک (چپ ) و واکدار (راست ) (استيونز، ١٩٩٨: ٣٨٣) چهار شاخصۀ صوتي تعيين کنندة کيفيت توليد سايشيها عبارتند از: (١) طيف فرکانسي نوفۀ سايش : اين ويژگي شکل کلي توزيع انرژي بر روي طيف نگاشت را تعيين ميکند و از طريق اندازه گيريهاي مختلف از جمله متغير F پياده سازي ميشود؛ (٢) الگوي گذار سازه هاي فرکانسي از همخوان سايشي به واکۀ بعد و بالعکس : اين ويژگي همچون ويژگي اول يک شاخصۀ فرکانسي براي تعيين محل توليد همخوان سايشي است ؛ (٣) دامنۀ يا شدت انرژي نوفۀ سايش ؛ (٤) ديرش نوفۀ سايش (جانگمن ١، وايلند٢ و وانگ ٣، ٢٠٠٠؛ تاد٤، ادواردز 5 و ليتووسکي ٦، ٢٠١١).
The acoustics of word-initial fricatives and their effect on word-level intelligibility in children with bilateral cochlear implants.
Production of contrast between sibilant fricatives by children with cochlear implants.