چکیده:
این مقاله به بررسی سبک نثر در داستانهای صادق هدایت اختصاص دارد. بدین منظور ابتدا ویژگیهای سبکی نثر وی از داستانهایش استخراج شد و سپس این ویژگیها تحت عناوین مربوط دستهبندی گردید. با توجه به تحقیق حاضر میتوان گفت که کاربرد برخی واژگان غریب از زبان عامیانه، استفاده از واژگان فرنگی، توصیف برای معرفی شخصیت و فضاسازی، طرح پرسشهای ابهامآور تکرار اعداد، نحو ساده و گاه معیوب و سرانجام شاعرانگی از طریق تشبیه و اسناد مجازی و تشخیص، مهمترین ویژگیهای نثر هدایت است. مهمترین نتیجهای که از بررسی ویژگیهای نثر صادق هدایت و ذهنیت حاکم بر داستانهایش میتوان گرفت این است که فضای سیاه و یاسآلود این داستانها با زبان به کار گرفته شده در نثر نویسنده هماهنگ است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به تحقيق حاضر ميتوان گفت که کاربرد برخي واژگان غريب از زبان عاميانه ، استفاده از واژگان فرنگي، توصيف براي معرفي شخصيت و فضاسازي، طرح پرسش هاي ابهام آور تکرار اعداد، نحو ساده و گاه معيوب و سرانجام شاعرانگي از طريق تشبيه و اسناد مجازي و تشخيص ، مهم ترين ويژگيهاي نثر هدايت است .
با اين وجود در اين مورد هم ميتوان با اندکي تساهل هدايت را تبرئه کرد، چرا که به هر حال اين داستان مربوط به يکي از شخصيت هاي فرودست اجتماع است که شايد فحش يا ناسزايي را به عنوان تکيه کلام بارها در نثر خود تکرار کند، به خصوص اين که هدايت شخصيت علويه خانم را از روي يک شخصيت واقعي که وصف وي را از زبان عبدالحسين نوشين شنيده ، آفريده است : «اصل حکايت زير سر نوشين است .
در عبارت بالا سه واژه (ميخوان ، منو، ميشه ) مطابق لحن محاوره ضبط شده است در حالي که اگر هدايت ميخواست اين قطعه را هم به سبک علويه خانم بنويسد، برخي واژگان ديگر و به خصوص فعل ها نيز شکسته ميشد و شمايل نوشتاريشان پيدا ميکرد.
هدايت نيز پروايي از کاربرد واژگان ناآشناي فرنگي در نثر داستاني خود ندارد و آن ها را در کنار واژگان فرنگي جاافتاده اي مثل دکتر و ماشين و گرامافون به کار ميگيرد و شگفت اين که گاه خطي که اين عناصر بدان نوشته ميشود نيز لاتين است : «شيشه هاي کلفت و سبک که نميشکست و خاصيت Soundproof را دارا بود» (هدايت ، زنده به گور: ٤٩).