چکیده:
مسأله ی این پژوهش، تأکید بر «کلام» و اصول عقائد به عنوان مبنا و شالوده اندیشه سیاسی شیعه است. مطابق این نظر، مفاهیم کلامی ای چون نبوت، امامت، غیبت و ولایت فقها، چارچوبی هستی شناسانه و معرفت شناسانه را به وجود میآورند که دلالتهای سیاسی- اجتماعی مخصوص به خود را اقتضا میکند. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و متن محور است و با رجوع به مفاهیم پایه در متون کلامی شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی به عنوان دو چهره ی محوری علم کلام شیعی، به استنباط اندیشه سیاسی آنان و مبانی اندیشه سیاسی شیعه میپردازد. مهمترین یافته های این پژوهش تبیین شاخصههای اساسی اندیشه سیاسی مبتنی بر کلام شیعه است که رئوس آن عبارتست از پیوند و درهم تنیدگی جوهری و ساختاری دیانت و سیاست، محوریت «تکلیف» در اندیشه و کنش سیاسی، نگاه به سیاست به عنوان بستری برای استقرار دیانت، به همین دلیل در کلام سیاسی شیعه بر لزوم وجود صفاتی چون علم و عصمت برای متولیان امر حکومت، تأکید شده است.
خلاصه ماشینی:
از نظر شيخ مفيد، «دلايل عقلي» توجيهگر اين برداشت از عصمت است؛ مطابق نظر متکلمين شيعه اگر امکان بروز معصيت از پيامبر يا امام وجود داشته باشد، ديگر اعتمادي براي رجوع مردم به آنان و تبعيت از آنها باقي نميماند و قول و فعل آنان در ميان خلق مقبول و معتمَد نميافتد و اين نافي و ناقض غرض از ارسال رسل و اوصياء الهي است.
(علم الهدي، 1392: 32 ـ 26) «علم غيب» را مخصوص خداوند ميداند که اگر مصلحت بداند، امام (يا پيامبر) را از آن آگاه ميسازد و علم ائمه به غيب يا «باطن» بندگان از شروط ضروري امامت نيست؛ بر همين اساس شيخ مفيد قائل به اين است که «امام» هنگام قضاوت، بنا به «ظواهر» امور و شهادت شاهدان حکم ميکند و ممکن است باطن امور بر او پنهان بماند، گرچه خلاف حقيقت و واقع امر باشد، هرچند ممکن است خداوند او را از حقيقت امر آگاه کرده و حقيقت و «باطن» امور را براي او آشکار گرداند.
علت نياز به امام، جواز (امکان) ارتکاب فعل قبيح از جانب مردم است، حال اگر امام خود معصوم و مصون از خطا و لغزش با اين وجود زماني که به تفسير آيه «شوري» و امر خداوند به پيامبر مبني بر مشورت با اصحاب ميپردازد، آن را نه دليل بر فقدان علم پيامبر به همه مباحث از جمله موضوعات تخصّصي نظامي بلکه از براي ايجاد الفت و تعليم اصحاب و امت ميداند: «و اما وجه خواندن پيغمبر ايشان را به سوي مشورت با وي از براي اين است که خداي عزوجل امر کرده است که باعث الفت ايشان شود؛ به سبب مشورت با ايشان و از براي تعليم کردن ايشان» به اينکه با يکديگر مشورت کنند نه به دليل حاجت پيامبر به آنان.