چکیده:
با قدرت گرفتن ملی گرایان روسی و اوراسیاگرایان، خاورمیانه از اهمیت راهبردی در محاسبات منطقه ای و جهانی روسیه برخوردار شده است. در همین چارچوب توسعه مناسبات با کنشگران اصلی زیرسیستم خاورمیانه نظیر جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی از اولویت های سیاست خارجی روسیه بوده است. اما تهران و ریاض منافع متعارضی را در منطقه پیگیری می کنند که این موضوع چالشی برای دستگاه دیپلماسی روسیه محسوب می گردد. با توجه به این مساله، سوال پژوهش بر این اساس شکل گرفته است که روسیه چگونه همزمان با حفظ مناسبات با تهران و ریاض، به مدیریت تعارض موجود در روابط آنها در راستای منافع منطقه ای خود پرداخته است؟ فرضیه مقاله بر این مبنا قرار دارد که روسیه تلاش کرده تا بر اساس رویکرد کاملا واقع بینانه و پراگماتیستی روابط مستقلی را با هر دو کشور همزمان برقرار کند تا بدین ترتیب منافع منطقهای و همچنین جهانی خود را تامین نماید. روش تحقیق تحلیلی- تبیینی است و از رهیافت نظری واقعگرایی جهت تبیین موضوع استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در رابطه با مساله فعالیت های هسته ای ایران، نفوذ منطقه ای و حضور این کشور در سوریه، تقابل جبهه مقاومت با ائتلاف عربی-عبری و حمایت ایران از حوثی های یمنی در جنگ با عربستان، رهبران کرملین توجه ای به خواست سعودی ها نداشته و در مقابل سیاست هماهنگی را با تهران، در راستای منافع ملی خود، اتخاذ نمودند.
خلاصه ماشینی:
کنشگري فعالانه اين کشور در سند امنيت ملي سال ٢٠١٧ نيز انعکاس يافته است ؛ که در آن بر نقش موثر روسيه در تمامي مسائل استراتژيک و مهم بين المللي تاکيد شده و اشاره دارد که مسکو هرگز محدوديت نقش خود را در رابطه با مسائل و رخدادهاي منطقه اي نخواهد پذيرفت (٦ :٢٠١٧ ,European Parliament)و همچنين از تقويت امنيت بين المللي، ارتقاي ثبات استراتژيک و ثبات منطقه اي حمايت خواهد کرد ( ,The Ministry of Foreign Affairs of the Russian Federation ٢٠١٦).
به عبارتي، اگرچه روسيه داراي زمينه هاي مشترکي جهت همکاري با تهران و رياض است و منافع مشخصي را از اين تعاملات مجزا دنبال ميکند، اما از طرفي نيز سياست خارجي جمهورياسلامي ايران و عربستان سعودي داراي تفاوت هاي اساسي با يکديگر است که منجر به تعارض منافع و تضاد رويکردها و مواضع آنها نسبت به رويدادهاي مهم منطقه اي و بين المللي بويژه در سال هاي اخير شده است .
با عنايت به اين مساله ، هدف پژوهش آن است تا تبيين نمايد با توجه به منافع ، اهداف و رويکردهاي متعارض ايران و عربستان سعودي در عرصه سياست خارجي و مسائل منطقه اي، روسيه چگونه توانسته است همزمان با حفظ مناسبات با تهران و رياض ، به مديريت تعارض موجود در روابط آنها در راستاي منافع خود بپردازد.
بطور کلي سياست هاي يکجانبه گرايانه آمريکا در عرصه منطقه اي و بين المللي و خصومت ورزي اين کشور عليه روسيه و ايران ، در کنار منافع ژئوپلتيکي دو کشور، شرايطي فراهم ساخته است تا مسکو و تهران مناسبات خود را توسعه بخشيده و همکاريهاي نزديکي با يکديگر داشته باشند.