چکیده:
از نظر حاجی افاضه آن است که از فیاض، فیض صادر شود و از او چیزی کاسته نشود و در قوس صعود چیزی به او افزوده نشود. او ایجاد را به دو قسم- حقیقی و مصدری- تقسیم کرده و ایجاد حقیقی را وجود منبسط معرفی کرده است و در تبیین مشایی بسان حکیمان مشایی میان نظریه عقول و هیات بطلمیوس ارتباط برقرار کرده و بر این باور است که از عقل اول تا عقل نهم، هر کدام یک فلک ایجاد کرده و عقل دهم فلکی ندارد، اما مدبر موجودات زمینی است و بسان این حکیمان از عوالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت سخن میگوید. او در تبیین اشراقی از ارباب انواع و نور سخن میگوید. ملاهادی در تبیین صدرایی از حدیث حضرت علی (ع) پیرامون ماهیت عقل استفاده میکند و هم مانند ملاصدرا در صدد جمع آراء درباره صادر اول بودن عقل یا وجود منبسط است. او در تبیین مشایی- اشراقی و اشراقی- صدرایی، به صورت ترکیبی از عناصر مشایی، اشراقی و صدرایی بهره گرفته است.
خلاصه ماشینی:
با تأمل در این تعلیقه چند نکته قابل اصطیاد است که عبارتند از: نکتۀ اول : بحث پیرامون یکی از مراتب هستی: بر آگاهان با سنت فکری فلسفی اسلامی این امر پوشیده نیست ، ارباب انواع – مثل – یکی از مراتب هستی هستند، که حکیمان مشایی عموما منکر آن هستند، و حکیمان اشراقی و حکمت متعالیه بدان باور دارند.
در این رساله در پاسخ به پرسش دهم مشاهده میکنیم که حاجی تنها پیرامون یکی از مراتب عالم هستی – عالم مثال ، عالم ارباب انواع – سخن گفته است و دربارة سایر مراتب هستی سخنی به میان نیامده است ، بدین جهت میتوان آن را مواجهه اجمالی نامید.
با تأمل در این تعلیقه چند نکته قابل استنباط است که عبارتند از: نکتۀ اول : صادر اول وجود منبسط یا عقل است : بر آگاهان با حکمت صدرایی این امر پوشیده نیست که صدرا در برخی مکتوباتش (صدرا، رساله اجوبه المسائل النصیریـة، ص ١٧٢-١٧١، همو، المبدأ والمعاد، ص ١٩٠- ١٨٨ ، همو، رساله الشواهد الربوبیـة، ص ٢٨٧- ٢٨٦) مثل حکیمان مشایی صادر اول (فارابی، سیاست مدنیه ، ص ١٣٥- ١٣٤، همو، عیون المسائل ، ص ٧٠- ٦٨ ، همو، اندیشه های اهل مدینه ، ص ١٢٨- ١٢٧، ابن سینا، الاشارات والتنبیهات ، ج ٣، ص ١٢١- ١٢٠، همو، الشفاء، الالهیات ، ص ٤٠٥- ٤٠٣ ، فخر رازی، المطالب العالیه ، ج ٤، ص ٣٨٢- ٣٨٠ ).