چکیده:
هدف بررسی چالشهای پیشرو و راهکارهای تحقق دانشگاه اسلامی بهعنوان دانشگاه تمدنساز اسلامی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اسنادی براساس دیدگاهها و نقطهنظرات اندیشمندان حوزه آموزش عالی، دانشگاه اسلامی و تمدنسازی است. نتایج نشان داد: دانشگاهها امروز بهعنوان ستونهای نگهدارنده تمدنها تلقی میشوند، آنها مستقیم و غیرمستقیم بر کلیه مسایل جامعه تاثیر دارند و دانشگاه محل انباشت علم برای تمدنسازی است. برای رسیدن به دانشگاه تمدنساز اسلامی راه برونرفت از چالشهای موجود، رسیدن به فهمی مشترک در خصوص دانشگاه تمدنساز اسلامی است و بهترین مسیر رسیدن به دانشگاه تمدنساز اسلامی، بالا بردن آگاهیهای قرآنی و معرفتی برای تمامی دستاندرکاران حوزه دانشگاههاست. برنامهریزی، سیاستگذاری، تدوین استراتژی مناسب و تدارک زیرساختهای لازم در یک فرایند طولی مستمر، زمانبندیشده، واقعی، مستقل، غیرشعاری، خدامحور، با رویکردی آیندهنگر و داشتن آموزشهای کاربردی برای ارتقای شناخت رهبران و مدیران آموزش عالی از لوازم تحقق دانشگاه تمدنساز اسلامی است.
Using a descriptive-analytical and documentary method and focusing on the views and opinions of higher education thinkers, this paper studies the challenges and strategies for the realization of the Islamic university as an Islamic civilizer university. The findings indicate that, universities today are considered the pillars of civilization, which directly or indirectly affect the society. The university is a place for the production of science required for the Islamic civilization. Achieving a common understanding about the university of Islamic civilization, raising the Quranic and epistemological awareness of all academic activists, planning, policy making, developing the right strategy, providing the necessary infrastructures in a continuous, timely, real, independent, actual, God-centered and practical process through a futuristic approach are among the means for the realization of the Islamic civilization university.
خلاصه ماشینی:
تمدن مجموعهای از عوامل اخلاقی و مادی است که به یک جامعه فرصت میدهد برای هر فردی از افراد خود، همکاری لازم را برای رشد به عمل آورد و همچنین تمدن موجب مصونیت زندگی انسان و تأمین روند حرکت و وسیلهای برای حفاظت از شخصیت ملی و دینی اوست (فوزی و صنمزاده، 1391، ص ۱۲)، به دنبال آن نظریۀ دانشگاه تمدنساز به لحاظ آرمانی با نگاه توأمان به تمدن ناب، اصیل و پیشرو ایرانی ازیکسو و آموزههای تمدنی نجاتبخش، فطری و تمامعیار اسلامی از سوی دیگر و از منظر گفتمانی با تکیه بر پیشینه درخشان و افتخارآمیز و عقبه فکری و معنوی اسلامی ـ ایرانی سعی در تعالی و گسترش مرزهای دانش در این مرزوبوم دارد (آدمی و همكاران، ۱۳۹۱، ص ۳۴).
این دانشگاه میخواهد تبیینی از نوع تعامل و دین ارائه کند که ثمره آن تحول در علوم موجود و پدیدار شدن علمی باشد که همانقدر که متصف به (علم بودن است) وصف «دینی» نیز داشته باشد؛ بنابراین دانشگاه تمدنساز محیطی است با ساختار هوشمند و خلاق که دغدغه بازاندیشی تمدنی و بازسازی اجتماعی دارد و در پی تولید و اشاعه الگوی تمدنی، فرهنگی و اجتماعی اصیل منطبق با زمانه است (آدمی و همكاران، 1391، ص ۳۴).
عباسینیا (۱۳۹5) بیان میکند از پژوهش در آیات و روایات این نتیجه به دست آمد که مؤلفههایی نظیر جهتگیری دینی و اسلامی، برخورداری از هویت علمی و توانمندی پژوهشی، استقلال و عدم وابستگی، خدمتگزاری، رضایت محوری و توجه به خشنودی مردم و زیبایی را میتوان بهعنوان مهمترین شاخصهها و ویژگیهای دانشگاه تمدنساز اسلامی نام برد.