چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجفآباد بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی(السون، 2011) و مقیاس کنترل عواطف (ویلیام وچامبلس، 1997) بود. گروه آزمایش یک دوره آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری را در ده جلسه دریافت کردند. آزمودنیهای هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری، بهصورت معنادار بر بهبود عاطفه مثبت و کاهش اضطراب زنان دارای تعارض گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است(001/0>P). در مجموع مشخص شد که آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند به عنوان روشی جدید و مؤثر در بهبود کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
The purpose of this study was to investigate the effect of training problem solving and decision making skills on controlling women emotion with marital conflict. We employed a semi-experimental method with a pretest and posttest design on experimental and control groups. The population consisted of all women with marital conflict in the city of Najafabad. By using convenience sampling method, 24 women with marital conflict were selected and randomly divided into experimental and control groups (12 members in each group). The instruments used for this study were the marital conflict questionnaire (Olson, 2011) and Affective Control Scale )William and Chambless,1997(. The experimental group participated in 10 sessions of training problem solving and decision making skills. The Participants of both group responded to questionnaires, before and after training.The results of multivariate analysis of covariance showed that the Problem solving and decision making skills is significantly effective on improving the positive affect and anxiety reduction of women with marital conflict of the experimental group compared to the control group (P<0. 001). It was concluded that problem solving and decision making skills training could be used as a new and effective method for affective control in women with marital conflict.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان داد که آموزش حل مسئله و تصميم گيري، به صورت معنادار بر بهبود عاطفه مثبت و کاهش اضطراب زنان داراي تعارض گروه آزمايش در مقايسه با گروه کنترل مؤثر بوده است (٠٠٠١>P).
در مجموع مشخص شد که آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري مي تواند به عنوان روشي جديد و مؤثر در بهبود کنترل عواطف زنان داراي تعارض زناشويي مورد استفاده قرار گيرد.
Bailer, Witthöft, Erkic, Mier 5.
با توجه به مطالب فوق و اهميتي که مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر کارکرد بهينه خانواده و کاهش اختلالات روان شناختي در فضاي خانواده دارد و همچنين نبود مطالعات غني درباره مکانيزم اثر مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري بر کاهش تعارضات زناشويي، در پژوهش حاضر به بررسي تأثير آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري بر بهبود توانايي کنترل عواطف و هيجانات زنان داراي تعارض زناشويي پرداخته شد.
Zhang, Park, Sullivan, Jing 4.
نتايج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري، بر روي خشم زنان داراي تعارض زناشويي، تأثير معناداري نداشته است .
همچنين نتايج اين پژوهش نشان داد که آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري، بر کاهش ميزان افسردگي زنان داراي تعارض زناشويي اثربخش بوده اما اين تعديل افسردگي از نظر آماري معنادار نبود است .
با توجه به پژوهش زماني و همکاران (١٣٩٦) و همچنين ژانگ و همکاران (٢٠١٨) و احسان خواه و حيدريان (١٣٩٨)نيز ميتوان به اين نتيجه رسيد که آموزش مهارت هاي حل مسئله ميتواند به عنوان مداخله در جهت تعديل اضطراب زنان ، مورداستفاده قرار گيرد.