چکیده:
چِلسُرو به معنى چهلسرود یا چهل تکبیت به زبان لَکی است؛ که به صورت فال و براى پىبردن به سرانجامِ نیتى که شخص گیرندۀ فال در دل دارد، گرفته مىشود. این رسم دلنشین که یکی از مظاهرِ ادبی مناطق لرستان، ایلام و کرمانشاه است؛ از قدمت زیادی در میان مردمان این نواحی برخوردار است. معشوق در ابیات این فال جایگاه ویژهای دارد.از این روی در مقالۀ حاضر به بررسی سیمای معشوق در ابیاتِ این فال پرداخته شدهاست تا در کنار توصیفِ سیمای معشوق در ابیات چهل سرو، این رسم ادبی در جامعۀ فرهنگ و ادب ایران بهتر شناختهگردد. از پژوهش پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفتهاست، نتایجی حاصل شد که نشان از اوصاف ظاهری متمایز و استعارات و تشبیهاتی با وجه شباهتها و ارکانی متفاوت است که معشوق ابیات فال چهلسرو را از معشوق شناختهشدۀ ادب فارسی جدا میکند و این نکته بدون شک متأثر از محیط و شرایط جغرافیایی مناطق غرب کشور است.
Chelsoro means forty songs or forty single verses in Laki language taken in the form of foretelling, and it used to realize the end of the intention that the person receiving the divination has in his heart. This pleasant tradition is one of the literary manifestations of Lorestan, Ilam and Kermanshah regions. It has a long history among the people of these areas. The beloved has a special place in the verses of this type.
Therefore, in the present article, the image of the beloved in the verses of this viewpoint has been studied in order to understand this literary tradition in the Iranian culture and literature community well. Additionally, the image of the beloved in the verses of Chelsoro is explained. The obtained results of the present research, in descriptive-analytical method, have shown that distinctive physical characteristics, metaphors, and similes with different similarities and elements separate the lover of forty verses from the well-known lover songs of Persian literature, which is undoubtedly affected by the environment and geographical conditions of the western regions of the country.
خلاصه ماشینی:
از پژوهش پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفتهاست، نتایجی حاصل شد که نشان از اوصاف ظاهری متمایز و استعارات و تشبیهاتی با وجه شباهتها و ارکانی متفاوت است که معشوق ابیات فال چهلسرو را از معشوق شناختهشدۀ ادب فارسی جدا میکند و این نکته بدون شک متأثر از محیط و شرایط جغرافیایی مناطق غرب کشور است.
با توجه به پراکندگی این سنّت هنری در میان مناطق غرب کشور و از آنجایی که افراد مورد نظر از قومیتهای مختلف لک، لر و کرد زبان بودهاند، نویسندگان مقاله با مشکلاتی از جمله اختلاف در تلفظ بعضی واژههای موجود در ابیات مواجه بودهاند.
وصف چهره -رنگ و روی - سوزَه و سِوزِۀ بالا بَرز (سبزه و سبزۀ بلند بالا) سبزهرو بودن یکی از ویژگیهای معشوق فال چهلسرود است که در بیشتر ابیات در کنار ویژگی بلندبالایی به کار برده میشده است.
در این بیت و ابیات بعد ویژگی بلندبالا بودن معشوق به عنوان یک نمود زیبای ظاهری مورد اشاره قرار گرفته شدهاست.
- لب و دهان و دندان از ویژگیهای دیگر معشوق که در هنگام برشمردن زیباییهای او مورد توجه شاعران است، لبان غنچهای، خوشبویی و شیرینی و شکر افشانی دهان، دندانهای صدفگون، سفید و زیبا است؛ که این ویژگیها در ابیات چهلسرو دارای بسامد زیادی است.
یکی از سنّتهای زیبای گذشته در میان عاشق و معشوق، همراه داشتن یک تار از زلف معشوق در نزد عاشق است که در ابیات چهلسرو هم بسامد قابل توجهی دارد.