چکیده:
با اینکه از زمان انتشار نخسیتن چاپ کتاب «رابطه منطقی دین و علوم کاربردی» بیش از دو دهه می گذرد، اما با توجه به اینکه این کتاب یکی از منسجم ترین آثاری است که موضع این جریان فکری را نمایندگی می کند، کتاب را شایسته معرفی و نقد دانستیم.در این کتاب نویسنده کوشیده است تا با توجه به ادبیات آکادمیک در موضوعاتی همچون علم، تکنولوژی و توسعه و از سوی دیگر با عنایت به مبانی فکری فرهنگستان علوم اسلامی، به تاملات قابل اعتنایی دست یابد . در این مقاله نشان داده ایم که مولف کتاب نسبت به مناقشات عمده معاصر در حوزه علم پژوهی و دین پژوهی اشراف چندانی ندارند؛ مناقشاتی که از قضا با به چالش کشیدن هژمونی اروپا- مسیحیت محور مطالعات علم و مطالعات دینی معاصر می توانند فضایی برای طرحی متفاوت از مناسبات دین و فرهنگ تکنیکی معاصر بگشایند.از این روی پیشنهاد می گردد نویسنده با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علم پژوهشی و دین پژوهشی معاصر نسبت به ویرایش دوم این کتاب یا نگارش کتابی جدید در این زمینه اقدام نماید.
Although more than two decades have passed since the publication of the first edition of The Logical Relationship between Religion and Applied Sciences, this book is still one of the most coherent and accurate works that shows the position of this intellectual current. The author of the book has tried to show the position of the Academy of Islamic Sciences on these issues, considering the academic literature on topics such as science, technology and development. So this book was seen for proper introduction and critique.In this article, we have shown that the author of the book does not have much control over the latest controversies in the field of science and religion studies - even in contemporary Iran. Today's controversy, which has challenged European-Christian hegemony based on the study of science and religion, could open a new space for a different view of the relationship between religion, culture, and technology. Therefore, it is expected that the author will write the second edition of the book, considering the latest achievements of contemporary scientology and theology.
خلاصه ماشینی:
4. معرفی و تحلیل دیدگاهها درباب انتظار بشر از دین در بخش دوم از رسالۀ دوم، نویسنده به بررسی پنج دیدگاه مختلف دربارۀ انتظار از دین (بهتعبیر بهتر حوزۀ سرپرستی دین) میپردازد: عدم انتظار از دین: در این دیدگاه، که مادیگرایان مطرح کردهاند، این اعتقاد وجود دارد که دین تجلی فشارهای تاریخی است و انبیا نوابغی هستند که دستورهای حیاتبخش به مردم زمان خود میدهند و برای تبیین پدیدۀ دین و انبیا هیچ نیازی به فرض عالم غیب نیست (ص 93-96).
5. نقد و بررسی دیدگاه نویسنده دربارۀ انتظارات بشر از دین در ارتباط با این بخش از کتاب، ملاحظات بسیاری وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: شایسته بود نویسنده اشاره میکرد که تقسیمبندی دیدگاهها درخصوص قلمرو و انتظار از دین در پنج دیدگاه، نه از سنخ حصر منطقی، که از سنخ استقرایی است.
البته بهتر بود این چهار دیدگاه تحت عنوان تعریف علم مطرح می شد، نه انتظار از علم؛ زیرا در دو دیدگاه اول تعاریف برمبنای انتظار از علم بیان نشدهاند، شاید مبانی فکری فرهنگستان که همۀ علوم و معارف را بهنحوی علوم و معارف کاربردی میدانند موجب شده است که دین و علم را برمبنای انتظاری که از آن وجود دارد تعریف کنند، اما بههرروی در دو دیدگاه اول درباب تعریف علم، وجه انتظار از علم مبنای تعریف قرار نگرفته است.
پیروزمند در پایان این بخش تصریح میکند که بررسی آرا و نظریات گذشته ناتوانی فلاسفۀ علم غرب از معرفی معیار صحت متقنی برای فرضیههای علمی را نشان داده است.