چکیده:
رشیدالدین وطواط از شاعران معروف سده ششم هجری است که مهارت وی در کاربرد واژه ها و صنایع لفظی و معنوی او را از یگانه شاعران روزگار خویش ساخته است. لذا بررسی جنبه های سبکی اشعار وی میتواند تمایزات زبانی و ادبی وی را از دیگر شاعران معاصرش مشخص کند. با توجه به اینکه اغلب پژوهشگران در سبک شناسی اشعار رشید تنها به سطح ادبی آن محدود شده اند و از دو سطح فکری و زبانی او مغفول مانده است، نگارندگان مقاله حاضر، با هدف معرفی ویژگیهای منحصر به فرد زبانی، ادبی و محتوایی اشعار رشید با رویکرد سبک شناسی به واکاوی قصاید وی پرداخته اند. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از این است که قصاید رشید از نظر زبانی مستحکم است و گاهی به قصاید خاقانی پهلو میزند. وی با مهارت خاصی واژه ها را انتخاب میکند و سخنش عاری از عیوب فصاحت و بلاغت است. از کلمات عربی با هنرنمایی تمام جایگاه قافیه استفاده کرده است و لغات مهجور کمتر در اشعار او به چشم میخورد. وی با قریحه پویای خود ترکیباتی بدیع و نو میسازد و البته در بسیاری از موارد معنا را فدای لفظ پردازی می کند. بدین ترتیب، شعر رشید تحول شعر فارسی از سبک خراسانی به سوی سبک عراقی را نشان میدهد. آنچه قصاید رشید را از دیگر شاعران مداح روزگارش متمایز میکند غلبه مضامین اخلاقی و اجتماعی است که در خدمت مدح قرار گرفته اند. این امر و توجه شاعر به لفظ پردازی به طور ضمنی دلالت بر بحرانهای اجتماعی و اخلاقی عصر او دارد.
Rashid al-Din Vatvat is one of the most famous poets of the sixth century AH whose skills in the use of words and verbal/spiritual devices has made him a unique poet of his day. Thus, studying the aspects of his poems can distinguish his linguistic and literary distinctions from his other contemporary poets. Given that most scholars in the style of Rashid's poetry have confined themselves only to its literary level and have neglected both its intellectual and linguistic levels, the authors of this article aim to introduce the unique linguistic, literary, and content characteristics of Rashid's poems through stylistic approach of analyzing his poems. The results of the present study indicate that Rashid's lines are linguistically strong and sometimes comparable with Khaqani's poems. He chooses words with particular skill, and his speech is devoid of any defects in eloquence. He used the Arabic words with a full rhyming vocabulary, and obsolete words rarely appear in his poems. He makes exquisite and innovative compositions with his dynamic talents; however, in many cases he sacrifices meaning for rhetoric. Therefore, Rashid's poetry illustrates the transformation of Persian poetry from Khorasani style to Iraqi style. What distinguishes Rashid's poems from those of other poets of his day is the predominance of the moral and social themes that have been served. This, together with the poet's attention to rhetoric, implies social and moral crises of his age.
خلاصه ماشینی:
کاشـکی مــن نیــز همچـون دیگـران هســـتمی انـــدر پنـــاه آل ظـــلال (دیوان رشید: ٣١٠) گـــر بــودمی بعـــهد ســلف گشـتی آوازة هـــــمه قـــــدما بـاطـــــل (همان :٣٠٩) از ایـن خـراس خلاصـی اگـر بیـافتمی رســیدمی بقــوام و عــلاء، مســیح آســا (همان :٢٤) ب - دو حرف اضافه ، علامت مر مفعولی به راغ اندر بنفشه شد چـو قـد بـیدلان چفتـه به باغ اندر شکوفا شد چـو خـد دلبــران زیبــا (همان : ٢٠) کف تو جود را بایسته همچون نور انجم را دل تو فضل را شایسته همچـون جـان مـر اعضـا را (همان : ٣١) پ - فعل مضارع بدون «می» و «ب » چون به حرب آیی ز خـون حلـق و روی خصـم تـو آسمان پر ارغوان گـردد، زمـین پـر کهربـا (همان : ١٣) در دهر به تو یازد هم دولت و هـم نعمـت در حشر به تو نازد هم آدم و هـم حـوّا (همان : ١٩) ت - فعل امر بدون «ب » در عید باده خور تو بشادی، که خواهمی بدخواه را نهیب تویی خـواب و خور کند(همان : ٤٧٩) گه می ناز و شادمانی نوش گـه گـل عـز و کـامرانی چـین (همان :٤١١) ث - استفاده از «همی» : پس از فعل یا با فاصله پیش از آن ز آسمان تیغ تو بارد همی فتح و ظفـر در زمین ملک تو رویـد گیـاهی کیمیـا (همان : ١٢) همی تا در چمن گردد زبان بگشوده سوسـن را همی تا بر فلک باشد میان بربسته جـوزا را (همان : ٣٢) ج - رقص ضمیر سودیست مهر تو که نبیند کسـش زیـان دردیست کین تو که نیابد کسـش دوا (همان : ٥) تــا روزگــارم از کنــف تــو جــدا فکنــد بودســتم از همــه ثمــرات طــرب جــدا (همان : ٧) ح - استعمال افعال دعائی به شیوة کهن بر زمین بادت ظفر تا بر سماء تابـد نجـوم آسمان بادت رهی، تا بر زمین روید گیا (همان : ١٣) فرخنده کنـاد ایـزد بـر ذات کـریم تـو این مـاه مکـرم را، ویـن نعمـت و آلا را (همان : ٢٠) مجموع موارد بررسی شده در سطح نحوی قصاید رشید بر این نکته دلالت دارد که وی با آنکه از شعرای سدة ششم هجری است لیکن از نظـر نحـوی همچنـان ویژگیهـای اوایـل سبک خراسانی ( سامانیها و غزنویان ) را حفظ کرده است و این مسئله نشـان میدهـد هـر چند شعر فارسی در عصر وی دورة بلوغ بلاغی خویش را سـپری کـرده اسـت لـیکن زبـان همچنان سادگی و وضوح خود را حفظ کرده است .