چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیستم های اطلاعاتی ظرفیت جذب دانش و تاثیر آن بر یادگیری سازمانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش،توصیفی- همبستگی بود.جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان تعداد۳۱۱ نفر بود. برای اجرای این پژوهش تعداد ۱۷۵ نفر به صورت نمونه گیری تصادفی-طبقه ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند.برای بررسی مدیریت دانش از پرسشنامه قلی زاد و همکاران (۱۳۸۴) که پایایی آن ۰.۸۶و برای بررسی یادگیری سازمانی از پرسشنامه واتکینز و مارسیک (۲۰۰۳) که پایایی آن ۰.۸۹ استفاده شد. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش در سطح آمار استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام و مدلسازی معادله ساختاری) تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که: بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.نتایج حاصل ازمدلسازی معادله ساختاری حاکی از تاثیر مستقیم یدادگیری سازمانی بر سیستم های اطلاعاتی مدیریت دانش با شاخص های برازش مناسب بود بود. از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیش بینی کننده های مدیریت دانش می باشند.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش نشان داد که: بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
واژههاي كليدي: سیستم های اطلاعاتی، جذب دانش، یادگیری سازمانی مقدمه در یک محیط پویا دانش منبع حیاتی برای ایجاد ارزش توسعه و حفظ مزایای رقابتی می باشد.
همچنین درجایی دیگر ظرفیت جذب دانش را به صورت مجموعه ای از فرایندها و روال های روزمره تعریف می کنند که به وسیله آن بنگاه دانش راکسب جذب انتقال و بهر برداری می نماید تا قابلیت سازمانی پویایی ایجاد نمایند .
به نحو مشابهی سازمان هایی ممکن است توانایی پیدا کردن و جذب کردن دانش بیرونی را داشته باشند اما قادر به انتقال و بکارگیری این دانش برای تبدیل به مزیت رقابتی نباشند[2].
یادگیری سازمانی را چنین تعریف می کنند :توانایی یک سازمان به عنوان یک کل در کشف خطاها و اصلاح آنها و همچنین تغییر دانش و ارزش های سازمان به طوری که مهارت های جدید حل مسئله و ظرفیت جدید برای کار ایجاد شود ».
تأثیر مثبت یادگیری سازمانی و ظرفیت جذب دانش نیز در پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده به تائید رسید است .
اهمیت تحقیق و توسعه برای ایجاد ظرفیت جذب بخشی از ساختن دانش اولیه و وابسته به محیط یادگیری است.
یافته ها نشان می دهد که سیستم های اطلاعاتی دانشی توسط سطوح یادگیری سازمانی نیز مورد تأیید قرار گرفته است.
پیشنهادها در این پژوهش مشخص شد که سیستم های اطلاعاتی به واسطه یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت دارد اما به واسطه ظرفیت جذب دانش بر عملکرد سازمانی تأثیر ندارد؛ بنابراین تولیه می شود تحقیقات تکمیلی برای رفع ابهام اثر واسطه ای ظرفیت جذب دانش بر عملکرد سازمانی صورت گیرد .