چکیده:
در این پژوهش به بررسی بازخورد مبتنی بر نظریه توانایی ذاتی و توانایی افزایشی بر تعادل پویای زنان میانسال پرداخته شد. 29 زن میانسال (با میانگین سنی94/2 ±75/53) به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت انتساب تصادفی در دو گروه مساوی بازخورد مبتنی بر توانایی ذاتی و توانایی افزایشی قرار گرفتند. هر دو گروه بعد از پیش آزمون تعادل پویا (آزمون عملکردی زمان برخاستن و راه رفتن) دستورالعمل های بازخوردی متفاوتی دریافت کردند. آزمون یادداری فوری در پایان جلسه مداخله و یادداری تاخیری یک روز بعد اجرا شد. همچنین آزمون انتقال هم به صورت تکلیف شناختی و هم دستکاری شئ انجام شد. تمام آزمون ها در سه مرحله اجرا و نمره میانگین هر یک ثبت گردید. نتایج تحلیل واریانس مرکب تفاوت معنی داری بین دو بازخورد در تعادل پویا (249/0=P) نشان نداد. همچنین، نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد که تعادل پویا در زنان میانسال تحت تاثیر هر دو بازخورد مبتنی بر توانایی ذاتی (0005/0=P) و بازخورد مبتنی بر توانایی افزایشی (000003/0=P) قرار گرفته است. در نتیجه، جدای از نوع بازخورد مبتنی بر توانایی ها، اثر بخشی هر دو نوع بازخورد در تعادل پویا مورد تایید قرار گرفت. بدین مفهوم که، آثار کوتاه مدت در هر دو گروه نشان از بهبود معنی دار تعادل پویا از پیش تا پس آزمون و یادداری فوری بود. همچنین آنچه در نتایج اثبات شد این بود که به نظر می رسد تکالیف ثانویه شناختی بیش از حرکتی می تواند تعادل را مختل کند.
The aim of this study was to examine the effect of inherent and incremental ability theories feedback on dynamic balance in middle-aged women. 29 middle-aged women (age: 50-60) randomly assigned into two groups (inherent ability= 15 subjects, and incremental ability= 14 subjects). Both groups after the dynamic balance pretest (Timed Up and Go) received different instructions feedback. Immediate retention test at the end of sessions and delayed retention test was a day later. The transfer test conducted by cognitive and manual task. All tests performed on three stages and the score was recorded average each. The Mixed analysis of variance not significant difference between two feedbacks in dynamic balance (P= 0.249). In addition, analysis of variance with repeated measures showed that the dynamic balance in middle-aged women affected by both the inherent ability-based feedback (P= 0.0005) and incremental ability-based feedback (P=0.000003).
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه مطالعات قبلي در زمينه بازخورد مبتني بر نظريه توانايي ذاتي و نظريه توانايي افزايشي تنها روي طيف کودکان و افراد جوان انجام شده و در دو مورد پژوهش منتشر شده داخلي هم يکي روي کودکان کم توان ذهني و ديگري بر روي کودکان عادي مورد مطالعه قرار گرفته است به نظر مي رسد بررسي اين شيوه بازخورد مبتني بر توانايي زنان ميانسال با توجه به اينکه پيشتر بيان شده سن اجراکننده به عنوان تابعي است که منجر به افزايش اثر مفاهيم توانايي ميگردد(١٣) ، موضوع جديدي در حيطۀ رفتار حرکتي باشد و محققان به دنبال پاسخگويي به اين سوال بودند که آيا بازخوردهاي مبتني بر توانايي ذاتي و افزايشي مي تواند نتايجي مشابه تحقيقات گذشته در گروه هاي سني ديگر داشته باشد و آيا برتري بين اين دو نوع بازخورد وجود دارد؟ و از سوي ديگر، علاوه بر بررسي تاثيرات بازخوردي بر اجراي تکليف در آزمون يادداري فوري و يادداري تاخيري، نوع شناختي و حرکتي بودن آزمون انتقال که در فعاليتهاي روزمره ميانسالان شايع و ضروري است نيز مورد بررسي قرار گرفت .
در پژوهش ولف و همکاران (٢٠٠٩) نيز که يک تکليف تعادل مورد بررسي قرار گرفته است نتايج در آزمون يادداري تاخيري نشان داد که گروه توانايي افزايشي بوسيله دستورالعمل هاي يادگيري توانايي مهارت در مقابل تهييج تفکر توانايي ذاتي و گروه کنترل عملکرد بهتري داشته است که با نتايج پژوهش حاضر هم سو است (٢٤).
Consideration to different view of abilities: The effect of generic versus non-generic feedback on motor learning of mentally disabled children.
Effect of Generic and Non-Generic Feedback on Intrinsic Motivation and Motor Learning in Children.