چکیده:
یکی از عرصههایی که میتوان دربارة نقش زن بحث کرد، داستانهای طنز ادبیات کودک و نوجوان است. در مقالة حاضر، نقش زنان در داستانهای برگزیدة چهار نویسندة طنزپرداز کودک و نوجوان (مرادیکرمانی، حسنزاده، اکبرپور و هاشمی) براساس الگوی جهانشمول کنشگران آلژیرداس ژولین گرمس (1992-1917) بررسی و تحلیل شده است. بر این مبنا، شخصیتها در جایگاه شش کنشگر (کنشگر فاعلی، شیء ارزشی، کنشگزار، کنشگر سودبرنده، کنشیار و ناکنشیار) در روایت ظهور مییابند و با توجه به جایگاه خود، عمل میکنند. پرسش اصلی این است که «زنان در داستانهای مورد بررسی، چه جایگاه کنشگری دارند؟» یافتههای پژوهش نشان میدهد اصولاً داستانهای یادشده با شخصیتهای مردانه روایت شدهاند و زنان کمتر بهتنهایی جایگاه کنشگر فاعلی را داشتهاند. دیگر اینکه در داستانهایی که زنان کنشگر فاعلی هستند، معمولاً مردان نیز در آن اشتراک دارند. نکته دیگر اینکه بیشترین کنش زنان در جایگاه کنشیاری است. همچنین براساس نتایج پژوهش، در روایتهای طنز ادبیات کودک، کنش زنان با طرد و تحقیر روبهرو میشود و طنز داستان را در تقابل با شخصیتهای مرد بهخصوص همسرانشان گسترش میدهد. در معدودی از داستانها مانند «نیش و نوش» از فرهاد حسنزاده، شخصیت دختر نقش کنشگر فاعلی را دارد که با توجه به تعریف گرمس از روایت با موفقیت مراحل مختلف را تمام میکند.
One of the areas that can discuss about the role of women is the humorous stories in children`s literature. In the present article, the role of women was studied in the selected stories of four satirists of children and adolescents` literature (Moradi Kermani, Hasanzadeh, Akbarpour and Hashemi), based on the actantial model of Algirdas Julien Greimas (1992-1991). Based on this, the characters appear in the position of six actants (the actant-subject, the actant-object of action, the actant-sender, the actant-receiver of information, the actant-supporter, the actant-oppositionist of volition) in the narrative and act according to their position. The main question is: " According to the actantial model, what actantial positions do women have in these stories?" The research results show that the mentioned stories have traditionally been narrated by men, and women do not have a strong action in many of the selected stories and act lessly as the actant-subject. Another point is that in the stories that the women are the actant-subjects, men are also involved in this position. In these stories, women are mostly the Actant-Supporter. Also, according to the research results, in the humorous narratives of children's literature, women's actions are rejected and humiliated, and the humor of the story expands in contrast to male characters, especially their wives. In a few stories such as Nish-o-Noush of Hassanzadeh, the main character is a girl who has the actant-subject position, and according to Greimas's definition of narration, she successfully completes all stages.
خلاصه ماشینی:
در مقالۀ حاضر، نقش زنان در داسـتان هاي برگزيـدة چهـار نويسـندة طنزپـرداز کـودک و نوجـوان (مـراديکرمـاني، حسن زاده ، اکبرپور و هاشمي) براساس الگوي جهان شمول کنش گران آلژيـرداس ژولـين گـرمس (١٩٩٢-١٩١٧) بررسي و تحليل شده است .
يکـي از آثار منتخب اين کتاب ، قصه هاي مجيـد اسـت کـه در ايـن مقالـه بـا منظـري متفـاوت بـه آن پرداخته شده است .
٢. پرسش هاي پژوهش اين پژوهش در پي پاسخ به دو پرسش است ؛ يکي اينکه در ادبيات داستاني طنـز نوجـوان ، زنان چه جايگاهي دارند؟ و دوم آنکه در خلق فضاي طنز چه نقشي ايفـا ميکننـد؟ از ايـن رو، براي پاسخ به اين پرسش ها، داستان هاي منتخب با اسـتفاده از روايت شناسـي و الگـوي کنش گران گرمس تحليل شده اند.
در هفـت داسـتان از قصه هاي مجيد، بيبي به تنهايي کنش يار است و در هفت داستان بـا ديگـر شخصـيت ها بـه کنش گر فاعلي کمک ميکند.
در سه داستان قصه هاي مجيد، چند شخصـيت زن ديگـر ناکنش يـار روايـت هسـتند و ناآگاهي، سادگي و ترس از شخصيت هاي مرد عامل اصلي مخالفت آنان بـا کـنش اصـلي روايت است ؛ در «سماور»، سادگي خاله صغري کنش گـر فـاعلي را از شـيء ارزشـي دور ميکند (همان : ٨١-٨٠).
در يکي از داستان هاي حسـن زاده ، شخصـيت دختـر داسـتان کنش گـر فاعلي است .