چکیده:
نظریّه های یادگیری مناسبترین راهبردها، ابزارها و روشها را برای موقعیّتهای متفاوت یادگیری تعیین میکنند. توجّه و استفاده از هر یک از آنها به مدرس و نگرشهای وی، شرایط یادگیری، خصوصیات فراگیران و اهداف آموزشی بستگی دارد. در این مقاله با هدف مرور این نظریات با آوردن نمونه هایی از آثار پژوهشی به کاربردهای آموزشی آنها در آموزش شیمی پرداخته شده است. روش مورد مطالعه، جستجو در پایگاههای اطّلاعاتی فارسی و بررسی مقالات، کتب و پایاننامه های مرتبط با آموزش شیمی در بکارگیری از این نظریات در بازه زمانی در نظر گرفته شده از سال 1387 تاکنون بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که هر یک از این نظریات بر نوع خاصی از یادگیری تاکید دارند و از کاربردهای مهم این نظریات در آموزش شیمی میتوان به آموزش مفاهیم و مهارتهای فرایندی با استفاده از بازیها و شبیه سازهای رایانه ای (رویکرد رفتارگرایی)، استفاده از پیش سازمان دهنده و نقشه مفهومی (رویکرد شناختگرایی)، بهره گیری از یادگیری اجتماعی (رویکرد فراشناخت گرایی) و استفاده از روشهای یادگیری فراگیر محور، آموزش مبتنی بر حل مسئله و یادگیری موقعیّتی (رویکرد ساختنگرایی) اشاره کرد. مدرسان شیمی با آشنایی با مجموعه این نظریات میتوانند بر حسب موقعیّت و محتوای آموزش از رویکرد یا رویکردهای مناسب و به دنبال آن از راهبردی مشخص در آموزش شیمی استفاده کنند.
Learning theories determine the most appropriate strategies, tools, and methods for different learning situations. The attention and use of each depends on the teacher and his or her attitudes, learning conditions, learner characteristics, and educational goals. In this article, while reviewing these theories, by bringing examples of research works, their educational applications in chemistry education are discussed. The period of time considered from 2008 until now has been used by applying these theories searching in Persian databases and reviewing articles, books and dissertations related to chemistry education. The results of this study showed that each of these theories emphasizes a specific type of learning and one of the important applications of these theories in chemistry education is to teach concepts and process skills using games and computer simulators (behaviorism approach), use of pre-organizer and concept map (cognitive approach), use of social learning (metacognitive approach) and use of inclusive learning methods, problem-based education and pointed to situational learning (constructivist approach). It is recommended that chemistry instructors be fully acquainted with this set of theories and use a specific approach based on the situation and content of the training, followed by appropriate strategies. In general, behavioralism is suitable for teaching goals in the field of psychomotor and cognitiveism and metacognition and constructivism is suitable for teaching goals in the field of cognitive and metacognitive.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين مطالعه نشان داد که هر يک از اين نظريات بر نوع خاصي از يادگيري تاکيد دارند و از کاربردهاي مهم اين نظريات در آموزش شيمي ميتوان به آموزش مفاهيم و مهارت هاي فرايندي با استفاده از بازيها و شبيه سازهاي رايانه اي (رويکرد رفتارگرايي)، استفاده از پيش سازمان دهنده و نقشه مفهومي (رويکرد شناخت گرايي)، بهره گيري از يادگيري اجتماعي (رويکرد فراشناخت گرايي) و استفاده از روش هاي يادگيري فراگير محور، آموزش مبتني بر حل مسئله و يادگيري موقعيتي (رويکرد ساختن گرايي) اشاره کرد.
بررسي منابع و پايگاه هاي جستجوي مقالات فارسي در اين زمينه نشان ميدهد که تاکنون چندين گزارش در خصوص کاربرد نظريه هاي يادگيري در آموزش پزشکي (ضرغام ، ١٣٨٢؛ حقاني و معصومي، ١٣٨٩؛ ابوالحسني و ديگران ،١٣٩٠) و علوم تربيتي (شعباني ورکي و مهرمحمدي، ١٣٧٧؛ سبحانينژاد، ١٣٨٣؛ معتمدي برآبادي و نوروززاده ، ١٣٩٦) وجود دارد بنابراين به نظر ميرسد پرداختن به کاربرد اين نظرات در آموزش شيمي به طور مجموعي و طبقه بندي شده ميتواند براي مدرسان و استادان شيمي مفيد باشد و به آنان در انتخاب روش و راهبرد مناسب در آموزش اين درس کمک کند.
يکي از مزاياي استفاده از اين رويکرد در آموزش شيمي، علاوه بر تمرکز ذهن يادگيرنده بر روي اهداف مشخص ، نشان دادن واکنش مناسب در برابر محرکهاي از پيش تعيين شده براي موقعيت هاي آموزشي مختلف توسط فراگير است .