چکیده:
شایستهگزینی یکی از اصول اساسی امروز مدیریت و لازمه موفق بودن سازمانها میباشد. مقوله شایستهگزینی به ویژه برای مدیران، به عنوان استراتژیستهای سازمانها، اهمیت دو چندانی دارد. با توجه به اهمیت موسسات آموزش عالی که نقشی اساسی در پیشرفت جوامع و کشورها دارند، انتخاب مدیران شایسته در این نهاد، امری لازم میباشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل جامع شایستگی مدیران آموزش عالی طراحی و آزمون گردد. لذا ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای، شاخصهای شایستگی مدیران آموزش عالی شناسایی شدند. سپس با استفاده از نظر 10 تن از خبرگان و بهرهگیری از روش دلفی، شاخصها تعدیل شده و شاخصهای نهایی برای طراحی مدل مشخص شدند. در ادامه با بهرهگیری از مدلسازی ساختاری-تفسیری، که ابزاری جامع برای سطحبندی و تعیین روابط بین ابعاد و شاخصها میباشد، مدل شایستگی مدیران آموزش عالی استخراج گردید. به منظور تایید آماری مدل ساختاری تفسیری شکل گرفته و اعتبار سنجی آن، از روش حداقل مربعات جزئی به وسیله نرمافزار SMART-PLS استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مدل شایستگی مدیران آموزش عالی از 9 شاخص کلی تشکیل گردیده است و این 9 شاخص کلی در مدل این پژوهش در 4 سطح کلی طبقهبندی میگردند. از نتایج این پژوهش مدیران در بخشهای آموزش عالی کشور میتوانند به عنوان چراغ راهی استفاده نمایند تا به شایستهگزینی مناسب در سازمانهای خود دست یابند.
خلاصه ماشینی:
در پژوهشي که توسط رضايت و همکاران (١٣٩٠) در راستاي طراحي الگوي شايستگي هاي رؤساي دانشگاه هاي دولتي ايران صورت پذيرفت ؛ با استفاده از مدل دلفي و آزمون دوجمله اي هشت مؤلفۀ اصلي که شامل دانش ، توانايي ها، بينش ، نگرش ، ويژگي هاي اخلاقي ، ويژگي هاي شخصيتي و اعتبار است ، به عنوان مؤلفه هاي اصلي شايستگي مديران دانشگاهي بيان شد.
نتايج اين پژوهش نشان از وجود هشت عامل کلي دانش عمومي ، دانش حرفه اي ، مديريت منابع انساني ، مديريت عملياتي ، ويژگي هاي شخصيتي ، بين فردي ، شناخت محيط و جذب دانش آموز را به عنوان عوامل کليدي شايستگي در ميان مديران عالي در آموزش متوسطه دانسته است .
از سوي ديگر پرداختن به مباحث شايسته گزيني در بخش هاي آموزش و مخصوصا آموزش عالي نيز مورد توجه پژوهشگران مختلف ازجمله رضايت و همکاران (١٣٩٠)، قلي پور و همکاران (١٣٩٥)، گودرزي و همکاران (١٣٩٧) قرار گرفته است ؛ اما نکتۀ قابل توجه در اين پژوهش ها روش به کار گرفته شده در آن ها به عنوان الگوسازي براي اين جريان است .
در اين تحقيق بعد از مطالعۀ کتابخانه اي و با استفاده از نظرات خبرگان ابعاد شايستگي مديران آموزش عالي شناسايي و سپس با استفاده از مدل ISM رابطه بين ابعاد و ميزان تأثير ابعاد بر يکديگر مورد بررسي قرار گرفته است .
توانايي دروني (به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ٢: مدل شايستگي مديران آموزش همچنين براي ترسيم نمودار قدرت نفوذ- وابستگي ، از مقادير نفوذ و وابستگي ماتريس دستيابي نهايي (جدول ٣) استفاده شده که در شکل (٣) مشخص شده است .