چکیده:
مسئله غیبت امام زمان علیه السّلام در مباحث مهدویت جایگاه ویژهای دارد. اگر چه در روایات متعدد تعبیر «لابدّ لصاحب هذا الامر من غیبة» دیده میشود، اما در میان جامعه شیعیان رایج شده که: «غیبت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف به سبب وجود گناهان ماست». سوالی که به نظر میرسد، این است که چطور گناه این همه کافر و مخالف امام زمان، مانع ظهور نیست و فقط گناه همین اقلیت شیعه که معتقد به وجود و ظهور امام زمان علیه السّلام هستند، مانع ظهور ایشاناست؟ لذا مسئله قابل بررسی است. محقق و فاضل بینظیری چون علامه آیتالله شیخ محمدرضا جعفری، این بحث را بهشکل مستدل بیان نموده و ادلۀ ضرورت غیبت را مطرح نموده، معتقد است براساس دلائل، اساسا امام زمان علیه السّلام نمیتواند غیبت نداشته باشد، و این موضوع از حکمتهای الهی است. نگارنده، پس از ترجمه سخنان علامه، به تلخیص و توضیح دیدگاه وی پرداخته است. نتیجه بحث چنین است که براساس شش دلیل زیر مسئله غیبت و امام زمان علیه السّلام از هم جدانشدنی است: 1. لزوم خالی نماندن زمین از حجت خدا؛ 2. امامت نکردن حضرت مهدی علیه السّلام حتی برای یک روز؛ 3. آیات ناظر بر وعده الهی و غلبه دین خدا بر همه ادیان(پنج آیه)؛ 4. دوازده نفر بودن امامان؛ 5. حدیث ثقلین؛ 6. احادیث مهدویت در کتب اهلسنت و نکات مهم آنها ناظر بر الهی بودن امامت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف؛ که در این بخش به سه حدیث مهم از منابع عامه اشاره میشود. گفتنیاست که وجود امام با غیبت، منافاتی ندارد.
The Occultation of Imam al-Mahdi (AS) is extensively considered in the discussions of Mahdism; Although the phrase “لا بد لصاحب هذا الأمر من غیبة” (it is obligated for the owner of this affair to be unseen”, among the Shiite community it is common that “the absence of the Imam of the Age (AS) is due to our committing sins.” The question arising here is how the sins of so many infidels and opponents of the Imam (AS) do not prevent his Appearance, but only the sins of the Shiite minority, who believe in his existence and emergence, are an obstacle? Therefore, the issue may be investigated. The unique and knowledgeable scholar Allameh Ayatollah Sheikh Mohammad Reza Ja'fari, expressed this question in a reasoned manner and presented the reasons for the necessity of Occultation. Based on proofs, he believes that Imam al-Mahdi (AS) had to hide from the people, which is compatible with the divine wisdoms. After translating Allameh’s statements, the author has summarized and explained his views. The result is that based on the following six reasons, the issue of occultation and the Imam of the Age (AS) is inseparable: 1- The need for the earth not to be empty of God’s authority; 2- Not being Imam (for al-Mahdi - AS) even for one day; 3- Verses concerning the divine promise and the dominance of God’s religion over all religions (five verses); 4- Twelve Imams; 5- Thaqalayn Hadith; 6- The Mahdism Hadiths in the Sunni books and their important points regarding the divinity of the Imamate of Imam al-Mahdi (AS); In this section, three important hadiths from Sunni sources are mentioned. It should be noted that the existence of the Imam does not contradict the Occultation.
خلاصه ماشینی:
محقق و فاضل بینظیری چون علامه آیتالله شیخ محمدرضا جعفری، این بحث را بهشکل مستدل بیان نموده و ادلۀ ضرورت غیبت را مطرح نموده، معتقد است براساس دلائل، اساساً امام زمان( نمیتواند غیبت نداشته باشد، و این موضوع از حکمتهای الهی است.
احادیث مهدویت در کتب اهلسنت و نکات مهم آنها ناظر بر الهی بودن امامت امام عصر(؛ که در این بخش به سه حدیث مهم از منابع عامه اشاره میشود.
محقق جعفری پس از ذکر تواتر احادیث مهدویت، یک سؤال مقدر مطرح میکند که اگر چنین است و آنها هم به تواتر روایات حضرت مهدی( معتقدند، پس چرا اعتقاد آنها در مورد مهدویت، با شیعیان تفاوت دارد؟ جواب این است: اگر چه احادیث اهلسنت در باب مهدویت فراوان است و به حدّ تواتر میرسد، ولی ایشان آن هنگام که روایات را جمع کرده و برخی را با برخی دیگر تفسیر میکنند، روش و شیوه تفسیر و تأویل آنها با شیعیان متفاوت است و احادیث را به شکل دیگری تأویل و تفسیر میکنند.
ابداً من از همه اینها دوری میکنم؛ به عبارت دیگر من مستقیماً و به طور خاصّ و ویژه از روایات عامه بهره نمیبرم، بلکه اگر گاهی آنها را ذکر میکنم، تنها از باب تأکید و تقویت دیدگاههای شیعه میباشد و این مطلب را در استدلال چهارم از بحث حاضر خواهید دید که روایات اهلسنت را میآورم و پاسخهای نیکویی برای آنها دارم.
دلیل اول: اگر در متنِ حدیث دقت کنید میبینید که امام از رسول خدا( پرسیده: آیا مهدی هم از ما ائمه هدایت است؟ پس فرضِ اولیۀ علی( این است که ائمه( همان پیشوایان هدایت هستند که انتخاب آنها به انتخاب مردم نیست و خودِ ایشان هم یکی از آنهاست.