چکیده:
دکتر مهوش قویمی محقق و استاد دانشگاه و یکی از متخصصان بنام در زبان و ادبیات فرانسه که عمده شهرت ایشان در ترجمه، مربوط به آثار کریستین بوبن است، بازترجمة نمایشنامههای Le malentendu و Les Justes ،دو اثر از آلبر کامو را در کارنامة خود رقم زدهاست. نشر آشیان سال 1389 این دو بازترجمه را در یک مجلد با نام سوءتفاهم و عادلها روانة بازار کرد، سپس در سال 1397 به چاپ دوم رساند. در نوشتار پیشرو نگاهی اجمالی به پیرامتنیت، رویکردهای ترجمۀ نمایشنامه و مشکلات آن، پیشینة ترجمة دو اثر مورد بحث در ایران و چرایی بازترجمه داشته سپس با طرح مثالهای عینی از هر دو برگردان، این دو نمایشنامه را از بعد متنی بررسی میکنیم و میکوشیم نگاهی کلی به رویکرد ترجمه در این دو اثر داشته باشیم. بحث در باب اجراپذیری که عنصر بنیادین هر نمایشنامه است، مفصل است و در این نوشتار نمیگنجد و به خبرگان این حوزه سپرده میشود. در برگردان این دو اثر محتوای متن اصلی، تا آنجا که مقصود را میرساند ترجمه و پیام منتقل شده اما صرفنظر از جنبه اجراپذیری در بعد متنیت گاهی شتابزدگی و ترجمة لفظ به لفظ مشهود است.
Mahvash Ghavimi, a researcher, university professor, and one of the famous experts in French language and literature, whose main fame in translation is related to the works of Christian Bobin, has translated Le Malentendu and Les Justes by Albert Camus. Ashian Publishing published both of them in 2010 in a volume, then republished them in 2018. In the present article, we have a brief look at the paratextuality, approaches to translating the play and its problems, the background of the translation of these two works in Iran and reason for retranslation. We also examined these two plays from a textual perspective and tried to take an overview to a translation approach in these two works. The discussion of the performance, which is the fundamental element of any play, is detailed and does not fit into this paper and is left to the experts in this field. In the translation of these two works, the content of the original text has been translated and conveyed as far as it is intended, but regardless of its performance in terms of text, sometimes the haste and the translation of the word to the word are obvious.
خلاصه ماشینی:
در برگردان این دو اثر، محتوای متن اصلی، تا آنجا که مقصود را میرساند ترجمه و پیام منتقل شده، اما صرفنظر از جنبة اجراپذیری در بعد متنیت، گاهی شتابزدگی و ترجمة لفظبهلفظ مشهود است.
از این میان، آثار ادبی فرانسه پیوسته توجه مترجمان ایرانی را به خود جلب کرده است و گاه چند مترجم در دورههای گوناگون، یا حتی همزمان، یک اثر فرانسوی را ترجمه کردهاند.
صرفنظر از چرایی بازترجمة این دسته از آثار ادبی، نمایشنامه برای اجرا در صحنة تئاتر تنظیم و نوشته و از بخشهای اصلی و پایهای هنرهای نمایشی محسوب میشود، ازاینرو، اصول و فنون و شیوههای نگارش خاص خود را دارد و با رویکرد ادبی ـ نمایشی واسطة ادبیات و صحنة نمایش است.
این نکته چالشی بنیادین در ترجمة این نوع آثار است: آیا باید نمایشنامه را بهعنوان متن ادبی ترجمه کرد یا رویکردی دیگر در پیش گرفت؟ درهرحال، ترجمة آثار در حوزة نمایشنامه که برای کارهای اجرایی و گروههای فعال نمایشی در مراکز حرفهای مفید باشد امری اجتنابناپذیر است.
بنابراین، وقتی سخن از ترجمة متون نمایشی مطرح است، سه وضعیت متفاوت ممکن است پیشرو باشد: متن نمایشنامه از حیث ترجمه تفاوتی با متون ادبی دیگر ندارد؛ تفاوتهایی میان نمایشنامه و دیگر متون مانند رمان در سطوح متنی (textual) وجود دارد؛ و درنهایت این تفاوتها با کارکرد متون مربوطه در ارتباطاند.
و نمونهای دیگر که ادامة دیالوگ قبلی است: LA MÈRE Qu'est-ce que cela peut te faire, si je ne recule pas devant les actes?