چکیده:
یکی از ارکان آمایش سرزمین تعیین نقش و عملکرد مناطق بر اساس مزیتهای رقابتی است. رقابتپذیری منطقهای از طریق توسعة زیرساختهای نوآور پشتیبانیکنندة تولید به ارتقای کارآیی مناطق میانجامد و شبکهای از روابط مکمل و دوجانبه را میان مناطق ایجاد میکند که در نهایت به جذب سرمایه و خلق ارزش و توسعة یکپارچة منطقهای منجر میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناطق خلّاق کشور و تعیین مزیت رقابتی آن مناطق انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی است و در پی تحلیل رقابتپذیری مناطق خلّاق کشور. استراتژی تحقیق تبیینی است. نوع تحقیق کمّی و اطلاعات مورد استفاده دادههای دستة دوم است. روش گردآوری دادهها اسنادی است. دادههای استفادهشده برای شناسایی مناطق خلّاق شامل تعداد مراکز و شرکتهای علمی و تحقیقاتی و پژوهشی و مهندسان مشاور و تعداد صنایع با تکنولوژی بالا و متوسط و همچنین تعداد شاغلان بخشهای تولیدی و نیز تعداد دانشجویان استانهای کشور است. برای تعیین رقابتپذیری استانهای کشور از آمار شاغلان گروههای عمدة فعالیتی استفاده شد. تحلیل عاملی و خوشهبندی برای شناسایی مناطق خلّاق و تحلیل تناظر برای تعیین مزیتهای رقابتی در نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد استانهای تهران، آذربایجان شرقی، اصفهان، خوزستان، فارس، کرمان، مازندران از نظر زیرساختهای دانشی مورد نیاز مناطق خلّاق واجد ظرفیتاند. سهم اشتغال اصفهان از ساخت و تولید 1/11 و سهم تهران از اطلاعات 2/41 درصد است. تفسیر زوایای کمتر از 2/0 میان بردارهای تحلیل تناظر نشان میدهد تهران و اصفهان به ترتیب در زمینههای اطلاعات و ارتباطات و ساخت تولید واجد مزیت رقابتیاند. همچنین، مشخص شد بیشتر مناطق کشور واجد نقش تخصصی نیستند و مزیتهای رقابتی استانها با زیرساختهای دانشی مناطق حمایت نمیشود.
One of the pillars of spatial planning is determining the role and function of regions based on their competitive advantages. By developing innovative infrastructure that supports production, regional competitiveness improves regional efficiency and forms a network of complementary and reciprocal relations between regions, which ultimately leads to the capital attraction, value creation, and integrated regional development. In this regard, the present study aims at identifying the creative regions of Iran and determining the competitive advantages of those regions. This study is explanatory applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of methodology. Derived from the document analysis of secondary sources, quantitative data was used to analyze both creativity and competitiveness. The data used to identify creative regions included the number of scientific and research centers and companies, consulting engineers, the industries with high and medium technology, employees in the manufacturing sectors, and the university students of the provinces of Iran. Moreover, the number of employees in major activity groups was used to determine competitiveness. Factor analysis and cluster analysis were performed to identify creative regions, while correspondence analysis was performed to determine competitive advantages in SPSS software. The results show that the provinces of Tehran, East Azerbaijan, Isfahan, Khuzestan, Fars, Kerman, and Mazandaran have the knowledge infrastructure capacity required for creative regions. Isfahan’s share of construction is 11.1 percent, while Tehran’s share of information is 41.2 percent. The interpretation of angles smaller than 0.2 between correspondence analysis vectors reveals that Tehran and Isfahan provinces have competitive advantage in information and communication and manufacturing, respectively. It was also found that most regions of the Iran do not have a specialized role and the competitive advantages of the provinces are not supported by the knowledge infrastructure of the regions.
خلاصه ماشینی:
رقابت پذيري منطقـه اي از طريـق توسـعۀ زيرساخت هاي نوآور پشتيباني کنندٔە توليد به ارتقاي کارآيي مناطق ميانجامد و شبکه اي از روابط مکمل و دوجانبه را ميان منـاطق ايجـاد ميکند که در نهايت به جذب سرمايه و خلق ارزش و توسعۀ يکپارچۀ منطقه اي منجر ميشود.
بنابراين ، ميتوان گفت آمايش سرزمين و برنامه ريزي فضايي بـا تقسـيم کـار منطقـه اي (٩٩١ :١٩٩٢ Oksa)، تکوين و تقويت روابط مکمل و تخصصي (٢١ :٢٠١٩ Molestina؛ محمدي و همکاران ١٣٩٦: ٩٢)، ظهـور محيط هاي نوآور و مناطق خلاق و دانـش بنيـان (١٩٦٨ :١٩٩٩ Scott ;٢٣ :٢٠١٧ Stryjakiewicz &Chapain )، و رقابت پذيري مناطق (٤ :٢٠٠٠ Friedrich &Batey ;٤ :٢٠٠٥ Sridhar) پيوند خورده است .
ازين رو، ميتـوان انتظـار داشـت شبکه اي از روابط مکمل و دوجانبه ميان مناطق با نقش تخصصي تشـکيل شـود کـه بـه کمـک زيرساخت هاي دانشي و فناورانه و نوآور پشتيباني شود و در نهايت به شـکل گيـري فـرم هـاي جديد سازمان هاي توليد بينجامد که به توسعۀ همه جانبه منتهـي شـود ( Karlsson &Johansson ٢٠٠٤ Turok ;٨٠ :٢٠٠٨).
شاخص هاي تعيين مناطق خلاق، سال ١٣٩٧ عنوان (نماد استفاده شده در محاسبات SPSS) (رجوع شود به تصویر صفحه) (منبع : مرکز آمار ايران ، سازمان صنعت و معدن و تجارت ، سازمان مديريت و برنامه ريزي ، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري ) با توجه به مقادير اشتراکهاي محاسبه شده مشخص شد ميزان اشتراکها بالاتر از ٥٠ درصد است که بيانگر توانايي عامل هاي تعيـين شـده در تبيـين واريـانس متغيرهـاي مـورد مطالعـه اسـت .