چکیده:
این مقاله به شیوۀ تحلیلی، انواع روابط دولت و جامعه را در شکلگیری مسائل اجتماعی مورد بررسی قرار میدهد. هدف اصلی مقاله روی تحلیل نقش دولت و جامعه، و ظرفیتهای دولت در قبال جامعه و ظرفیتهای جامعه در همکاری و همافزایی با دولت در مواجه با مسائل اجتماعی تمرکز دارد. فرض مقاله این است چنانچه روابط دولت-جامعه در همکاری با یکدیگر دچار بیثباتی، از هم گسیختگی و شکنندگی شود، بافت اجتماعی (جامعه) و قاعدهمندی مدیریت سیاسی (دولت) با ضعف عملکردی مواجه خواهد بود و این یکی از نشانههای پیکرهبندی اجتماع آنومیک است که در آن جامعه و دولت دچار زوال میشود. در این فرآیند، انواع روابط دولت-جامعه در انتظامبخشی و روند تحول جامعه تاثیر میگذارند و هرگونه شکنندگی در این رابطه، وضعیت آنومیک را دامن زده و سرانجام باعث شکلگیری انواع مسائل اجتماعی میشوند. بنابراین، انواع روابط دولت-جامعه (جامعه منفعل-دولت فعّال، جامعه منفعل -دولت منفعل - جامعه فعّال- دولت منفعل، و جامعه فعّال -دولت فعّال) در استفاده از ظرفیتهای خود میتوانند وضعیت آنومیک را دامن بزنند که یکی از پیآمدهای از هم گسیختگی روابط بین دولت و جامعه، بروز شکنندگی و بحرانهای اجتماعی در جامعه است که ظهور انواع مسائل اجتماعی یکی از این موضوعات در جامعه محسوب میشود.
This article uses analytical methods to study the types of state-society relationships on the formation of social issues. The main aim of the paper analyzes the role of state and society, and the capacities of the state in relation to the society and the capacities of society in co-operation and synergy with the state's power in dealing with social issues. The research hypothesis is that if the state-society relation faces instability, disruption and fragility in mutual collaborations, the social fabric and deregulation in political management experiences a functional weakness, and one of the indication of the configuration of an anomic community is that in which the society and state deteriorate. In this process, the types of the state-society relations affect the regularity and the evolution course of the society, and initiates the process of breakdown and anomic condition of society. This, ultimately, results in the formation of a variety of social issues. Thus, the types of state-society relationships (passive society-active state, passive society-passive state-active society-passive state, and active society-active state) in using their capacities, they can promote the anomic situation, which is one of the consequences of disintegration of relations between the state and society, the emergence of fragility and social crises in society.
خلاصه ماشینی:
وقوع مسائل اجتماعی تحت تأثیر طیفی از عوامل انجام میگیرد که در عمدٔە پژوهش ها، محققان مطالعات خود را به برخی از شناخته شده ترین ویژگیهای فردی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی مرتبط با مسالۀ پژوهش همچون بیکاری، حاشیه نشینی، عوامل خانوادگی و فردی، تورم ، و عوامل دیگر محدود میکنند ولی از ابعاد پنهان و نامرئی شکل گیری مسائل اجتماعی ناشی از عملکرد نامطلوب نظام سیاسی و ساختار اجتماعی حاکم ، و خود جامعه غفلت میکنند به عبارتی، یکی از ابعاد رشد بیرویۀ مسائل اجتماعی به ناکارآمدی حکمرانی و یا حکمرانی ضعیف یا بد مربوط میشود؛ ضعف بخش سخت افزاری، کنترلی، قضایی، و نهادینه - نشدن مدل های راهبردی دولت در طول زمان از یک سو و تضعیف هنجارهای اخلاقی، اقتدار قواعد نظم سیاسی و مشروعیت آن از سوی دیگر، احتمال ارتکاب به رفتارهای آسیب زا را افزایش میدهد.
1 Rotberg, and Migdal تعیین چارچوب نظری مطالعه و پاسخ گویی به سؤال اصلی پژوهش (بررسی انواع روابط بین دولت و جامعه در شکل گیری مسائل اجتماعی) با استفاده از رویکرد نظری راتبرگ و میگدال تحقق یافته است تا به هم ریختگی و بیقاعدگی روابط دولت -جامعه در قالب وضعیت آنومیک یا شکاف دولت و جامعه مورد ارزیابی قرار گیرد؛ به تعبیر توماس (٢٠٠٣)، هنجارها با کارکردهای انسجام بخشی، هدایت گری، و هماهنگ کنندگی مشخص میشوند و چنان چه بین دولت و جامعه بیقاعدگی رابطه ای رخ دهد، افزایش -کاهش ظرفیت های تعاملی دولت -جامعه در قبال هم دیگر در شکل گیری مسائل اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود.
State Power and Social Forces Domination and Transformation in the Third World, Cambridge University Press.