چکیده:
بحران ارزی یا افزایش شدید، مستمر و غیرارادی نرخ ارز بهدلیل تبعات مخرب آن بر شاخصهای کلان اقتصادی بهویژه تورم و بیثباتسازی بهعنوان یک تهدید و چالش برای اقتصاد و امنیت اقتصادی شناخته میشود. در اقتصاد ایران بحران ارزی در مقاطع متعددی واقع شده که آخرین و شاید مهمترین آن در سال 97 رخ داد، که تبعات گستردۀ سیاسی امنیتی و اقتصادی بهدنبال داشت و دارد. بررسی علل و عوامل و شناسایی سهم هریک در این واقعه بسیار حائز اهمیت است و میتواند چراغ راه برای ادامۀ مسیر حکمرانی اقتصادی باشد. ازاینرو در پژوهش حاضر تلاش شد تا از طریق مصاحبه با 40 نفر از عوامل و خبرگان دخیل در موضوع علل مؤثر بر این واقعه شناسایی و با استفاده از روش گروه تمرکز، اهمیت و وزن هریک از عوامل شناسایی گردد. نتایج نشان میدهد اگرچه بازگشت تحریمهای یکجانبۀ امریکا توسط ترامپ در سال 97 نقش زمینهای برای تغییر در انتظارات بازار ارز داشت، اما مهمترین عامل در بروز شوک ارزی سال 97، قطع مداخلۀ ارزی بانک مرکزی در بازار آزاد بود که در گام بعد با سوء مدیریت و سیاست نادرست تعیین نرخ 4200 تومان برای ارز در ابتدای سال 97 منجر به تشویق و جهش تقاضای ارز و عدم بازگشت و احتکار ارز توسط صادرکنندگان بزرگ و عمدتاً وابسته به دولت در طرف عرضه شد.
The currency crisis or the sharp, continuous, and involuntary rise in the exchange rate is known as a threat to the economy and economic security due to its devastating effects on macroeconomic indicators, especially inflation and destabilization. In the Iranian economy, the currency crisis has occurred in several stages, the most recent and perhaps most important of which occurred in 1997, which had and continues to have far-reaching political, security and economic consequences. Examining the causes and factors and identifying the contribution of each in this event is very important and can be a beacon to continue the path of economic governance. Therefore, in the present study, an attempt was made to identify 40 factors and experts involved in the subject of the causes affecting this event and to identify the importance and weight of each factor using the focus group method. The results show that although the return of US unilateral sanctions by Trump in 1997 played a key role in changing expectations of the foreign exchange market, the most important factor in the currency shock of 1997 was the cessation of the central bank's foreign exchange intervention in the open market. And the incorrect policy of setting a rate of 4200 Tomans for the currency at the beginning of 1997 led to the encouragement and mutation of the demand for foreign exchange and the non-return and hoarding of foreign exchange by major exporters and mainly dependent on the government.
خلاصه ماشینی:
واکاوي مهم ترين عوامل مؤثر بر بحران ارزي سال ١٣٩٧ 1 سيد يحيي علوي رضوي 2 نجفعلي شهبازي 3 محمد حسين احدي تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠١/٢٠ تاريخ پذيرش نهايي: ١٣٩٩/٠٧/٢٧ نشريه علمي آفاق امنيت / سال سيزدهم / شماره چهل و هشتم ـ پاييز ١٣٩٩ چکيده بحران ارزي يا افزايش شديد، مستمر و غيرارادي نرخ ارز به دليل تبعات مخرب آن بر شاخص هاي کلان اقتصادي به ويژه تورم و بيثبات سازي به عنوان يک تهديد و چالش براي اقتصاد و امنيت اقتصادي شناخته ميشود.
نتايج نشان ميدهد اگرچه بازگشت تحريم هاي يک جانبۀ امريکا توسط ترامپ در سال ٩٧ نقش زمينه اي براي تغيير در انتظارات بازار ارز داشت ، اما مهمترين عامل در بروز شوک ارزي سال ٩٧، قطع مداخلۀ ارزي بانک مرکزي در بازار آزاد بود که در گام بعد با سوء مديريت و سياست نادرست تعيين نرخ ٤٢٠٠ تومان براي ارز در ابتداي سال ٩٧ منجر به تشويق و جهش تقاضاي ارز و عدم بازگشت و احتکار ارز توسط صادرکنندگان بزرگ و عمدتاً وابسته به دولت در طرف عرضه شد.
به هر ميزان که اقتصاد کشور هدف ، وابستگي به تجارت مالي بين الملل داشته باشد، اثرگذاري از مسير افزايش نرخ ارز بر شاخص هاي کلان اقتصادي آن بيشتر است و برنامه ريزي در اين زمينه از اهميت بالاتري براي دشمن و دستگاه هاي اطلاعاتي آنها برخوردار است .