چکیده:
این کتاب سیر تاریخی مبارزات امام خمینی را مورد بررسی قرار داده است. در این بررسی محقق محترم از قلم ساده و روانی استفاده کرده که برای تمام مخاطبان کتاب قابل فهم است. گرچه برخی از حوادث اثرگذار در روند انقلاب اسلامی ایران را از قلم انداختهاست. از سوی دیگر عنوانی که برای کتاب انتخاب شده، یک عنوان تئوریک با استفاده از مفهوم «گفتمان» است، درحالی که محقق محترم مسائل نظری مربوط به «گفتمان» را در این کتاب مطرح نکرده است و اساسا روش تحقیق، روش گفتمانی نیست و لذا بهتر بود که از یک عنوان تاریخی برای اثر خویش بهره میبرد.در این مقاله انتقادی، ضمن ارائه خلاصهای از اثر مذکور، نقدهای روشی و محتوایی وارد بر کتاب نیز در بندهای مختلف مطرح شده است. عمدهترین نقد وارد بر این اثر آن است که عنوان کتاب، اندیشهای است در حالی که محتوا و روش به کار رفته در آن، تاریخی است. هم چنین در تبیین انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی، میبایست تئوری انقلاب اسلامی مورد نظر امام خمینی از رهگذر اندیشه سیاسی ایشان مطالعه میشد، که از این امر غفلت شده است.
This book has examined the historical course of Imam Khomeini’s struggles. In this review, the respected researcher used a simple and fluent pen that is comprehensible to all audiences of the book. However, it has omitted some of the events affecting the process of the Islamic Revolution in Iran. On the other hand, the title chosen for the book is a theoretical title using the concept of ‘discourse’, while the researcher has not addressed the theoretical issues of ‘discourse’ in this book, and his research method, is not a discourse method, and so he had better use a historical title for his work. In this critical article, in addition to presenting a summary of the mentioned work, methodological and content critiques of the book are also presented in different sections. The main criticism of this work is that the title of the book is an idea, while the content and method used in it are historical. Also, in explaining the Islamic Revolution from Imam Khomeini’s point of view, the theory of the Islamic Revolution sought by Imam Khomeini should have been studied through his political thought, which has been neglected.
خلاصه ماشینی:
ازسویدیگر، عنوانی که برای کتاب انتخاب شده است عنوانی تئوریک با استفاده از مفهوم «گفتمان» است، درحالیکه مؤلف مسائل نظری مربوط به «گفتمان» را در این کتاب مطرح نکرده است و اساساً روش تحقیقْ روش گفتمانی نیست و لذا بهتر بود که از عنوانی تاریخی برای اثر خویش بهره میبرد.
این مقاله با محوریت نقد کتاب گفتمان مبارزه در اندیشة سیاسی امام خمینی؛ رویکردی بر اصول و شیوههای مبارزاتی، نوشتة امیر سالاروند، درصدد است «تئوری انقلاب» امام خمینی را تبیین کند و ضمن اشاره به نقاط قوت کتاب مذکور، کاستیهای احتمالی آن را نیز بیان نماید.
شهید مطهری نیز به این مسئله توجه کرده و آن را پایة تبیین خود از علت موفقیت امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی قرار داده است: یک رابطة متقابل میان نهضت و رهبر وجود دارد.
این اندیشة سیاسی امام خمینی تئوری انقلاب اسلامی را نیز در درون خود نهفته دارد و اگر حاکمی بر مسلمانان، بدون داشتن شرایط مذکور، حکومت کند، مشروعیت خود را از دست داده است و براساس وظیفة الهی بر مسلمانان واجب است که برای ساقطکردن او قیام و انقلاب کنند: «از نظر آیتالله خمینی سلطنت را باید منکوب ساخت، زیرا غیر از سلطنت خدا، همة سلطنتهای دیگر مخالف منافع مردم و مستضعفین میباشند» (کدی 1375: 354).
4. نتیجهگیری کتاب گفتمان مبارزه در اندیشة سیاسی امام خمینی؛ رویکردی بر اصول و شیوههای مبارزاتی سیر تاریخی مبارزات امام خمینی را موردبررسی قرار داده است.