چکیده:
بر مبنای آموزة توسعة پایدار، هر نسل بشری مکلّف است از منابعِ زمین بهگونهای بهرهبرداری نماید که ضمن تأمین نیازهای خود (انصافِ دروننسلی)، به منابعِ لازم جهت تأمین نیازهای نسلهای آینده (انصافِ میاننسلی) آسیبی نرساند. در پرتو این آموزة نوپیدا، که به الگوی جهانی و مطلوبِ توسعه در جامعة بینالمللی نیز تبدیل شده است، مفهومِ توسعه، معنا و گسترة متفاوتی پیدا میکند؛ بهاینصورتکه، افزون بر جنبة اقتصادی، توسعه، دو ساحتِ اجتماعی و محیطزیستی نیز دارد. در این چهارچوبِ تحلیلی، اِکوساید را باید تهدید جدّی علیه توسعة پایدار دانست. زیرا، اِکوساید، محیطزیست و منابعِ طبیعیِ ملّتها را بهشدّت تخریب نموده و افزون بر تهدیدِ امنیّتِ محیط-زیستی، پایههای امنیّتِ اقتصادی و اجتماعی را نیز به لرزه درمیآورد. پیامدِ مستقیمِ اِکوساید، فروپاشیِ امنیّتِ اقتصادیِ جوامع است، که این امر بهنوبة خود منجر به بروز یا گسترشِ بحرانهای اجتماعیِ شدیدی مانندِ فقر، بیکاری، بیخانمانی، بزهکاری، آوارگی، پناهندگی، درگیریِ قومی، مخاصمة مسلّحانه و ... نیز میگردد. ازاینروی، ضروری است که جرمانگاری آن در کانون توجّه نظامهای حقوقیِ داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و سیاستِ جناییِ مشترکی در برابرِ آن اتّخاذ گردد تا از وقوع اِکوساید پیشگیری گردیده و به بی-ترمیممانیِ قربانیان و بیکیفرمانیِ مرتکبینِ آن پایان داده شود.
According to “the Sustainable Development Doctrine”, it is incumbent on every human generation to use the earth resources in a manner that, while providing its own needs (intragenerational fairness), does not harm the resources needed for future generations (intergenerational fairness). In light of this new doctrine, which has also become a global and favorable model of development in the international community, the concept of development has a different meaning and scope, in that, development in addition to having an economic dimension, also pertains to social and environmental aspects. In this framework, ecocide is considered a serious threat to sustainable development. Ecocide severely degrades the environment and natural resources and shakes the foundations of economic and social security alongside threatening environmental security. The direct consequence of ecocide is the deterioration of economic security of society, which in turn results in or exacerbates severe social crises including poverty, illness, unemployment, homelessness, conflict, illiteracy, delinquency, immigration, displacement, asylum, ethnic clashes, armed conflicts, etc. It is therefore imperative that its criminalization be at the center of the attention of national, regional and international legal systems and that a common criminal policy be adopted to prevent the occurrence of ecocide and end the perpetrators’ wrongdoing.
خلاصه ماشینی:
در اين چهارچوب تحليلي، اکوسايد را بايد تهديد جدي عليه توسعۀ پايدار دانست ؛ زيرا اکوسايد، محيط زيست و منابع طبيعي ملت ها را به شدت تخريب نموده و افزونبر تهديد امنيت محيط زيستي، پايه هاي امنيت اقتصادي و اجتماعي را نيز به لرزه درميآورد.
در اين راستا، پرسش هاي پژوهش اين است که آيا اکوسايد تهديدي عليه توسعۀ پايدار به شمار ميرود؟ اين تهديد به چه صورتي بروز پيدا ميکند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ اين دو پرسش ، آيا نيازي به جرمانگاري اکوسايد و شکل گيري يک سياست جنايي جهاني و مشترک در برابر اين جنايت جهاني وجود دارد يا خير؟ فرضيۀ نگارندگان آن است که اکوسايد، به ويژه اکوسايد دولتي، سازماني و شرکتي، تهديدي جدي عليه توسعۀ پايدار است و در نتيجه ، هر سه ضلع آن (اقتصادي، اجتماعي و محيط زيستي) را با چالش جدي مواجه ميسازد.
با وجود اين ، رويکرد سنتي توسعه ، به مرور زمان ثابت نمود که پاسخ گوي نيازهاي جوامع بشري نيست (سليم ، پيشين : ٤٠)؛ زيرا مطالعات توسعه (توسعه شناسي) نشان ميداد که اگرچه پارهاي از کشورها به رشد اقتصادي دست يافته و توليد ناخالص داخلي و درآمد سرانۀ آنها نيز افزايش چشم گير داشته است ، ولي فقر، نابرابري، بيماري، بيسوادي، خشونت ، بزهکاري، جنگ ، تبعيض ، نقض حقوق زنان، کودکان و کارگران و مؤلفه هاي ديگري در برخي از همين جوامع ، وضعيت بسيار دردناکي دارد.