چکیده:
در مقاله حاضر با دو مفهوم جهانی شدن و جامعه پذیری سیاسی روبرو هستیم و با واکاوی مفاهیم فوق به
تاثیر یکی بر دیگری خواهیم پرداخت. اینکه تاثیر جهانی شدن بر جامعه پذیری سیاسی چیست؟ سوالی
است که در مقاله حاضر به پاسخ آن خواهیم پرداخت. برای دستیابی به پاسخ ابتدا به تعریف مفاهیم
میپردازیم تا اولا به چیستی جهانی شدن پی ببریم. ثانیا به تعریف جامعه پذیری سیاسی میپردازیم و پس
از آن تاثیر جهانی شدن را در اجزا موثر بر جامعه پذیری سیاسی از قبیل خانواده، نظام آموزشی، رخدادهای
سیاسی و... مورد بررسی قرار خواهیم داد.
جهانی شدن به شکل امروزین آن از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد عینیت
یافته است. در واقع جهانی شدن به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن جریان آزاد اندیشه، انسان، کالا،
خدمات، و سرمایه در دنیا میسر و محقق گردد. در مورد تعریف دقیق البته همچون بسیاری از مفاهیم دیگر
در حوزه علوم انسانی شاید نتوان به تعریف همه جانبه ای دست یافت چرا که پژوهشها و مطالعات متعدد
نشان میدهد اتفاق نظری بین دانشمندان، در مورد تعریف دقیق جهانیشدن یا تاثیرات آن بر زندگی و رفتار
ما وجود ندارد؛ زیرا این پدیده به حد نهایی تکامل خود نرسیده و هم چنان دستخوش تغییر و تحول است و
هر روز وجه تازه ای از ابعاد آن نمایان می شود.
خلاصه ماشینی:
علت اين امر را ميتوان در اين واقعيت جسـت کـه اولا، شـکل گيـري شخصـيت کودکان تا حدود زيادي در خانواده صورت ميگيرد و فرزندان عمدتا ويژگيهاي رفتاري والدين خود را کسب ميکنند؛ و ثانيا اين نقش خانواده بيشتر در هنگامي انجام ميشود که فرد در سال هاي اوليۀ زندگي خود قرار دارد و از يک سو ٢٧٢ دوره چهارم ، شماره بيست و نهم ، پاييز ١٣٩٩ 1399 تاثيرات جهاني شدن بر جامعه پذيري سياسي تماس چنداني بـا سـاير عوامـل ندارد و از سوي ديگر، شخصيت وي همچون لوح سفيدي براي اولين بار در حـال شـکل گيري است .
به علت وابستگي متقابل و افزايش آگاهيها، قبل از هر چيز نگرش و ديدگاه زنان در باره ي خود و حقوق انسانيشان ، دگرگون گشت ، به افزايش خودکختاري آنان و تلاش براي پايان سلطه ي مردها و نهايتا تغيير نقش آن دو و تغيير شکل و ساختار خانواده از گسترده به هسته اي و سرانجام تک والدي و بدون بچه ، منجر شد بنا به عقيده ي پاره اي از صاحب نظران ، ورود انبوه زنان به بازار کار مزد بگير، از يک سو نتيجه ي اطلاعاتي شدن ، شبکه بندي و جهاني شدن اقتصاد، و از سوي ديگر به واسطه ي قطعه بندي جنسيتي بازار کار است که از امتياز و شرايط اجتماعي خاص زنان براي ارتقاي قدرت توليد، کنترل مديريت و نهايتا سود ٢٧5 دوره چهارم ، شماره بيست و نهم ، پاييز ١٣٩٩ 1399 فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني بيشتر، بهره ميگيرد «کاستلز/چاووشيان : ١٣٨٠» و ميتوان گفت که تناظر مستقيمي بين نوع خدمات که به اطلاعاتي شدن اقتصاد مربوط ميشود و گسترش اشتغال زنان در کشورهاي پيشرفته وجود دارد.