چکیده:
یکی از موضوعات جدید در حیطه محافظهکاری ، بررسی تاثیر اخبار بد بر محافظهکاری مشروط است. تفکیک شاخصهای اخبار بد بینش جدیدی را در خصوص اقلام تعهدی حاصل میکند و باعث بهبود الگوهای اقلام تعهدی میشود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تفکیک این شاخصها بر محافظهکاری مشروط در الگوهای مبتنی بر اقلام تعهدی در مقایسه با تاثیر شاخصهای کلی در این الگوها است. بدین منظور، دادههای 144 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 11 ساله از سال 1385 لغایت 1395 جمع آوری شده است. و روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از دادههـای تابلویی و روش حداقل مربعات تعمیمیافته تجزیه و تحلیل شده است. در این پژوهش، نتایج حاصل از الگوی آلن و همکاران (2013)، الگوی بال و شیواکومار (2006 ) و الگوی بایزالوو و باسو (2016) با یکدیگر مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان داد که تفکیک شاخصهای اخبار بد باعث بهبود الگوهای مبتنی بر اقلام تعهدی جهت پیش بینی روابط این شاخصها با محافظهکاری مشروط میشود. همچنین سایر یافتههای این پژوهش بر اساس نتایج الگوی بایزالو و باسو نشان داد، کاهش فروش، کاهش در تعداد کارکنان و جریانهای نقد سال جاری با محافظهکاری مشروط رابطه مستقیم و معنیداری دارد در حالیکه کاهش جریانهای نقدی سال قبل و سال آتی با محافظهکاری مشروط رابطه معنیداری ندارند.
One of the new issues in the field of conservatism is to examine the impact of bad news on conditional conservatism. Separating bad news indicators gives new insights on accruals and improves accrual models. The purpose of this study is to investigate the effect of separation of these indices on conditional conservatism in accrual-based models in comparison with the effect of general indices on these modelss. For this purpose, data of 144 companies were collected from Tehran Stock Exchange for a period of 11 years from 1385 to 1395. And relationships between research variables using panel data and The generalized least squares method is analyzed. In this study, the results of Alan et al. (2013), Ball and Shivakumar (2006) and Byzalov and Basu (2016) models were compared. The results of the comparison showed that separating bad news indices improves accrual-based models to predict the relationship of these indices with conditional conservatism. Also, other findings of this study based on the results of Basilo and Basu model showed that sales decrease, decrease in number of employees and cash flows this year have a direct and significant relationship with conditional conservatism, while decrease of cash flows of the previous year and the next year did not have a significant relationship with conditional conservatism.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا در ایران بین اخبار بد ناشی از محرکهای محافظهکاری همچون کاهش فروش، کاهش تعداد کارکنان و تغییرات جریانهای نقدی شرکت و اقلام تعهدی سرمایه در گردش ارتباط معنیداری وجود دارد و همچنین آیا تفکیک شاخصهای اخبار بد باعث بهبود الگوی محافظهکاری میشود؟ آنچه پژوهش حاضر را از سایر پژوهشهای متمایز میسازد این است که، در پژوهشهای گذشته عمدتاً رابطه تغییرات درفروش و جریانهای نقدی دوره جاری با اقلام تعهدی بررسیشده است؛ اما در این پژوهش، علاوه بر موارد فوق، کاهش در تعداد کارکنان، کاهش در جریانهای نقدی دوره گذشته و آینده نیز بهعنوان شاخص اخبار بد موردبررسی قرارگرفتهاند.
نتایج بررسی فرضیه چهارم نشان میدهد که ضریب −1 در الگوی 3 معادل 24/0 مثبت و در سطح 95 درصد معنیدار است، که بیانگر وجود رابطه مثبت بین جریانهای نقد عملیاتی دوره قبل (اعم از کاهش و افزایش) و تغییرات در اقلام تعهدی سرمایه در گردش است.
در بررسی نتایج فرضیه 5 مشاهده میشود که ضریب در الگوی 3 معادل 43/0 منفی و در سطح 95 درصد معنیدار است، که بیانگر وجود رابطه منفی بین جریانهای نقد عملیاتی دوره جاری (اعم از کاهش و افزایش) و تغییرات در اقلام تعهدی سرمایه در گردش است.
نتایج بررسی فرضیه ششم نشان میدهد که ضریب +1 در الگوی 3 معادل 13/0 مثبت و در سطح 95 درصد معنیدار است، که بیانگر وجود رابطه مثبت بین جریانهای نقد عملیاتی سال آینده (اعم از کاهش و افزایش) و تغییرات در اقلام تعهدی سرمایه در گردش است.
The impact of contingent and unconditional conservatism on earnings quality using Basu, Ball & Shivakumar Model.