چکیده:
مکتب شناسی اصولی، از فعالیت های علمی بسیار مهم و دارای تاثیرات شگفت در اجتهاد است. بسیاری از تضییع فرصت ها، تاخیر در ابداعات و ضعف در پاسخ گویی به نیازها، ناشی از عدم مکتب شناسی است. در اصول فقه امامیه چهار مکتب مهم وجود دارد که عبارتند از مکتب اصولی کربلا، مکتب اصولی سامرا، مکتب اصولی نجف و مکتب اصولی قم، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی و تحلیلی ضمن معرفی اجمالی مکاتب اربعه امامیه، به این نتیجه رسیده که علمای مکاتب اربعه اصولی به صورت کلی در سه دسته جای میگیرند: فقهای تطبیقی، فقهای تحلیلی و فقهای تنزیهی. علل اختلاف در مکاتب اصولی وجود مسایل غیراصولی در علم اصول و خلط بین آنهاست و وجود مسایل غیراصولی در اصول می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد اول این که بعضی از مباحث زاید از کتب اهل سنت به کتب شیعه منتقل شده است، عامل دیگر این که اصول، چارچوب مشخصی نداشته و هر کس بنا به سلیقه خود مطالبی را افزود؛ عامل سوم نیاز به بعضی مطالب بوده که پس از جایگیری در علم اصول نیاز به آن مطالب از بین رفته است.
خلاصه ماشینی:
پژوهشي تطبيقي پيرامون ويژگيهاي مکاتب اصولي (سامراء،کربلا، نجف و قم ) 1 هادي خوشنودي 2 مهدي شوشتري سيد محمد حيدري خورميزي 3 چکيده مکتب شـناسـي اصـولي ، از فعاليت هاي علمي بسـيار مهم و داراي تأثيرات شـگفت در اجتهاد اسـت .
تأسيس حوزه کربلا: محقق بهبهاني پس از افراط بيش از حد اخباريان - او ابتدا به سران مکتب اخباري احترام گذاشته و بر کتاب هاي آنان حاشيه نوشته بود- احساس خطر کرد و از بهبهان به نجف و از آنجا به کربلا رفت (بهبهاني، ١٤١٥، ص ٥٧) وي در کربلا حوزه جديد تأسيس کرده و به تعليم مباني اجتهاد پرداخت و شاگردان بسياري پيدا کرد.
٣. تأليف کتاب هاي اصولي: يکي از کارهاي مهم اصوليان تأليف کتاب هاي دقيق در بحث هاي علم اصول بود، تأليفات آن ها عبارت است از: الفوائد الحائرية وحيد بهبهاني، قوانين الاصول ميرزاي قمي، المحصول و الوافي في شرح الوافية نوشته سيد محسن اعرجي، مصابيح الاصول احمد خوانساري، مفاتيح الاصول سيد محمد طباطبائي، فرائد الاصول شيخ انصاري، مفاتيح الاصول و نخبة الاصول قزويني، بدائع الاصول حبيب الله رشتي، کفاية الاصول ملاکاظم خراساني، نهاية الدراية کمپاني و کتاب هاي ديگر که نام بردن از همه آن ها در اين پژوهش نميگنجد.
اين مکتب با شيخ انصاري که اصول و فقه صناعي را در نجف رشد داد، شروع مي شود و بعد از او با همان روش به دست بزرگاني چون آخوند خراساني و شاگردان ايشان ادامه پيدا کرد.