چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت محور بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون، باگروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقهای (57 نفر) بودند که در سال
96-1395به مرکز مشاوره خانواده آمنه در منطقه 3، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 36 نفر از زنان مطلقه به روش نمونهگیری در دسترس با در نظر گرفتن نمره پایین در بهزیستی روانشناختی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. سپس افراد گروه آزمایش اول تحت آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم تحت آموزش تلفیق پذیرش و تعهد با شفقت طی 10 جلسه 120 دقیقهای هفتگی قرارگرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در افزایش بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه تاثیر معناداری داشت (05/ 0 >p). با این وجود، روش تلفیقی در مقایسه با پذیرش و تعهد موثرتر بود (05/ 0 >p). نتایج پیگیری نیز نشان داد روشهای درمان اثر ماندگاری داشتهاند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان از طریق آموزش مداخلات مبتنی بر پذیرش و تعهد و تلفیق آن با شفقت به افزایش بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه کمک نمود.
The purpose of this study was to compare the effectiveness of group therapy based on Acceptance and Commitment with integrating Acceptance and Commitment therapy and compassion Focus Therapy on the psychological well-being of divorced women.The research method was quasi-experimental based on a pre-test, post-test design and follow-up with control group. The statistical population were divorced women who were referred to Ameneh Family Counselling Center in Tehran, during of 2016-2017 years. The sample included 32 divorced women who were selected by available and purposive sampling method in three group (2 experimental groups and 1 control group) including12 persons in each group. The first experimental group was received 10 sessions of ACT techniques and second experimental group was received 10 sessions of CFACT techniques (weekly 120 minutes’ sessions), but the control group did not receive any intervention. The research instrument was Reyf’s Psychological well-being Scale (RSPWB). Data were analyzed by using analysis of variance with repeated measures. The results indicated that both Acceptance and Commitment therapy and integration of ACT with CFT on psychological well-being of divorced women were significantly effective. Also efficacy of CFACT on increasing of psychological well-being divorced women was better than ACT. Regarding the findings, the use of Acceptance and Commitment Therapy And integration of ACT with CFT is an effective treatment for promoting of psychological well-being of divorced women.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه رویکردهای مبتنی بر پذیرش و تعهد بعد هیجانی را مورد توجه قرار نمیدهد و بیشتر متمرکز بر شناخت و زبان هستند و رویکردهای مبتنی بر شفقت بیشتر بر هیجان تأکید میورزند، در نتیجه ممکن است تلفیق این دو روش درمانی و توجه به هر سه جنبه شناخت، زبان و هیجان اثربخشی بهتری بر بهزیستی روانشناختی داشته باشد.
لذا به دلیل خلاء پژوهشی و اهمیت توجه به مشکلات سلامت ذهنی و روانی زنان مطلقه، هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که آیا اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با اثر بخشی تلفیق درمان پذیرش و تعهد و درمان شفقت محور بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه متفاوت > روش پ > روش پژوهش با طرح شبه آزمایشی، از نوع پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل با پیگیری 3 ماهه بود.
شاخصهای توصیفی بهزیستیروانشناختی در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به تفکیک گروهها {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} برای تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیق درمان پذیرش و تعهد و درمان شفقتمحور بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه و آزمون ماندگاری اثر آن در طی زمان از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد.
اما تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقتمحور بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثربخشی بیشتری را نشان داد.
یک آموزش دیگر در رویکرد شفقت محور آموزش بخشایش خود و دیگران و نوشتن نامه مشفقانه است که تاثیر زیادی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان در 2 سال اول پس از طلاق.