چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، بازشناسی پیوند میان هنر و ادبیّات با واکاوی در یکی از عناصر سازندۀ زیباییشناسی؛ یعنی آرایههای ادبی است تا بتواند از این رهگذر از یک سو با بررسی آرایههای ادبی که بر آرایش سخن، زیبایی کلام و رسایی معانی میافزایند، تأثیر این فرایند مذکور را در ارتقای سطح معانی در دو اثر بهشتگمشدۀ جان میلتون و دیوان رودکی سمرقندی دریابد و از سوی دیگر زیباییشناسی را بهعنوان شاخهای از فلسفه که منعکسکنندۀ ارتباط حسّی اثر با مخاطب و میزان لذّتی است که خواننده از اثر میبرد، نشان دهد. پژوهش پیش روی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی بهشتگمشدۀ جان میلتون و دیوان رودکی به تحلیل نمونههایی از آرایههای ادبی به کار گرفته شده در این دو اثر پرداخته است. این تحلیل نشان میدهد که هر دو شاعر در کاربرد ابزارهای بلاغی نه تنها آگاهانه عمل کردهاند، بلکه نحوۀ استفاده و میزان کاربرد این آرایهها در راستای فرمدهی به متن و القاء معانی مورد هدفشان قرار دارد.
In this study we have tried to recognize the relationship between art and literature through analyzing one of the constituent elements of aesthetics which is figures of speech. Studying figures of speech as embellishment of speech, increases the beauty and clearness of the meaning and affects meaningfulness in John Milton’s Paradise Lost and Divan-e Rudaki Samarghandi. It also considers aesthetics as a branch of philosophy which is reflective of sensory communication in these works with the audience and the extent of enjoyment that they are entertained with. This study is done with a descriptive-analytical approach and it investigates John Milton’s Paradise Lost and Divan-e Rudaki Samarghandi. The study indicates samples of figures of speech in these works and represents that both of the poets have not only consciously utilized figurative tools but also the extent and how to utilize these figures in terms of forming the discourse as well as imposition of meaningfulness are vividly shown.
خلاصه ماشینی:
زیباییشناسی آرایههای ادبی در بهشت گمشدۀ جان میلتون و دیوان رودکی سمرقندی فتانه قُملاقی 1 لطیفه سلامت باویل 2 چکیده هدف از تحقیق حاضر، بازشناسی پیوند میان هنر و ادبیّات با واکاوی در یکی از عناصر سازندۀ زیباییشناسی؛ یعنی آرایههای ادبی است تا بتواند از این رهگذر از یک سو با بررسی آرایههای ادبی که بر آرایش سخن، زیبایی کلام و رسایی معانی میافزایند، تأثیر این فرایند مذکور را در ارتقای سطح معانی در دو اثر بهشتگمشدۀ جان میلتون و دیوان رودکی سمرقندی دریابد و از سوی دیگر زیباییشناسی را بهعنوان شاخهای از فلسفه که منعکسکنندۀ ارتباط حسّی اثر با مخاطب و میزان لذّتی است که خواننده از اثر میبرد، نشان دهد.
از آنجا که امروزه مهمّترین شیوۀ پژوهش در ادبیّات، ادبیّات تطبیقی است، پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی پیوندهای بینامتنی شعر میلتون با رودکی، به برجستهسازی این موضوع بپردازد که اولاً) زیباییشناسی اساس مفهوم هنری خواندن دو اثر مورد تحقیق است؛ ثانیاً) حسآمیزی و وجود عاطفه، عمدهترین نقطۀ اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است؛ ثالثاً) ساختار بلاغی دو اثر برای دست یافتن به ارکان اصلی زیباییشناسی امری ضروری است.
در این نقشآفرینیها تشبیهات رودکی نسبت به سایر صناعات ادبی، از بسامد بسیار بالایی برخوردار است که در ذیل به اندکی از آنها اشاره میشود: مثال 1) وان زنخدان به سیب ماند راست اگر از مشک خال دارد سیب (رودکی، 1382: 493 ، ب 58) نوعی از تشبیه مشروط که توسّط شاعر ایجاد شده، زنخدان معشوق است که از نظر زیبایی به سیب مانند شده است؛ به شرط آنکه آن سیب خال سیاه داشته باشد.