چکیده:
علائم عام استحقاق حقوق انحصاری را ندارند، چون رقبا را بهدلیل فقدان تمایزبخشی از واژههای ضروری برای معرفی کالا یا خدمت خود محروم کرده و بهتبع آن مصرفکننده را گمراه میکنند. ممکن است علامت تجاری، پس از ایجاد، به دلایلی به واژۀ عام برای طبقۀ کالاها یا خدماتی که به آن تعلق دارد تبدیل شود. در این وضعیت زوال تمایزبخشی و مرگ علامت، موسوم به ژنریساید، رخ میدهد. خلا زبان بهدلیل فقدان اسم عام کالا و تازگی علامت، مرگ بهوسیلۀ اختراع، سادگی و کوتاهی علامت نسبت به نام کالا و نیز سلطۀ بازاری و مشهورشدن در زمرۀ فرایندهای زبانشناسی و اجتماعی برجسته در عامشدن علامت هستند. قانونگذاران جهت مقابله با انحصار بلاجهت علائم عام، خواه در زمان ثبت و خواه پس از آن، میتوانند چند سازوکار پیشبینی کنند که مهمترین آنها عدم قابلیت ثبت، ابطال علامت در دادگاه، لغو یا حذف علامتی که به مرور زمان عام گردیده و محدودیت حقوق انحصاری است. با اینحال، سه پرسش باقی میماند که باید موردبهمورد در رسیدگی قضایی پاسخ داده شود: نخست، عامبودن علامت درخصوص کدام کالا یا خدمت با ویژگی خاص باید احراز شود؟ دوم، علامت تجاری از دید و ادراک کدام گروه (مصرفکنندۀ نهایی، واسطهها یا تولیدکنندگان) ژنریک شناخته میشود؟ سوم، ادارک جامعۀ هدف درخصوص معنای اصلی علامت با توجه به ادلۀ اثباتی بهویژه نظرسنجیها، ابزارهای زبانی، موتورهای جستوجوگر اینترنتی و شهادت اشخاص فعال در صنف مرتبط چیست؟ در مقالۀ حاضر، با روش توصیفیتحلیلی، فرایندهای عامشدن علامت و سازوکارهای مقابلۀ حقوق علائم تجاری با علائم عام تبیین شدهاند. پس از آن شیوۀ احراز ژنریکبودن یا ژنریکشدن علامت در رسیدگی قضایی در پرتو مطالعه و تحلیل آرای دادگاهها در ایران، آمریکا و اتحادیۀ اروپا تشریح شده است. در کنار تحلیل پروندۀ «اکبرجوجه»، در بخشهای مختلف مقاله سعی شده است تا در صورت لزوم جهت رفع خلاهای قانونی و به سامانکردن رسیدگیهای مرتبط با علائم تجاری عام پیشنهاداتی ارائه گردد.
Generic trademarks are not entitled to exclusive rights, since due to lack of distinctiveness they deprive competitors of necessary words required to introduce goods and services and eventually, they create confusion for consumers. For some reasons, trademark may become the generic name for the category of services and goods which it belongs; In this case, death of trademark which is called Genericide will occur. Semantic gap as a result of non-existence of product or class name along with novelty of trademark, death by patent, shorter length and simplicity compare to product name and also market dominance as well as fame are among the prominent linguistic and social processes of trademark genericization. In order to confront unjustified monopoly of generic trademarks, pre-registration and post-registration, legislators can provide couple mechanisms that the most important ones are: refusal ground for registration, invalidation trial, cancellation or removal of the registry and limitation of exclusive rights. However, three questions shall remain to be answered case by case in judicial proceedings: First, what is the genus of goods and services with respect to key aspect of product? Second, trademark from point of view and perception of which group (end users, intermediaries or manufacturers) shall be deemed generic? Third, considering the evidences particularly surveys, linguistic tools, search engines and testimony of members of trade in relevant sector, what is the perception of relevant public regarding primary significance of tradeamark? The goal of this article is reviewing genericization processes, conducting comparative study of anti-generic mechanisms of trademark law and elaborating procedure of determining genericness of trademark in judicial proceedings in light of US, EU and Iran courts judgments. Finally, as and when needed, providing suggestions to overcome legislation shortcomings and gaps as well as optimizing proceedings regarding generic trademark.
خلاصه ماشینی:
در واقع، چه عللی موجب ژنریساید میشوند و شیوۀ احراز ژنریکبودن یا نبودن در زمان ثبت یا ابطال و لغو علامت تجاری چگونه است؟ عامشدن علامت از دید و ادراک کدام گروه از اشخاص باید مورد بررسی قرار گیرد: مصرفکنندۀ نهایی، واسطهها یا رقبا؟ عامشدن کالا یا خدمات درخصوص بنگاههای خدماتی مانند رستوران چگونه رخ میدهد؟ آیا نام غذا (مثلاً کوکو، پلو یا قرمهسبزی) میتواند بهعنوان علامت تجاری در طبقۀ خدمات برای همۀ رستورانها به ثبت برسد؟ بهعلاوه، با عنایت به اینکه امکان ژنریکشدن در هر زمان، خواه قبل از ثبت و خواه بعد از آن، وجود دارد، چنین پدیدهای چه اثر حقوقی بر قابلیت ثبت یا اعتبار علامت ثبتشده دارد؟ متعاقباً، چه راهکارهایی توسط قانونگذار جهت مقابله با انحصار بلاجهت از علامت عام پیشبینی شده است؟ در سالهای اخیر، دادگاههای کشورهای مختلف از جمله ایران با پدیدۀ عام شدن علامت تجاری بیش از گذشته روبهرو شدهاند و سعی کردهاند بهطریقی به پرسشهای اخیر پاسخ دهند: «دیوان دادگستری اتحادیۀ اروپا» در سال 2014 علامت «کورنزپیتز» متعلق به شرکت «باکِلدرین» را با این استدلال که مصرفکنندۀ نهایی این علامت را بهعنوان اسم جنس نان میشناسد، فاقد تمایزبخشی و ژنریک تشخیص میدهد (Giannino, 2014: 789)؛ دادگاههای کشور آمریکا نیز درخصوص علامت تجاری شرکت گوگل بهدلیل استفادۀ مردم از «گوگل» بهعنوان «فعل» جهت جستوجو در اینترنت در سال 2017(Jewell, 2017: 73) و علامت «زیرو» متعلق به شرکت کوکاکولا برای نوشابههای بدون شکر یا بدون کالری در سال 2018(Wilcox & Frandsen, 2019: 1493) اظهارنظر کردهاند.