چکیده:
آشنایی با نظریههای یادگیری کمک میکند تا شناخت بهتر و بیشتری از نحوۀ یادگیری، تفکر و ارتباط کودکان با دیگران و محیط پیرامون بهدستآید و معلمان افقهای جدیدی را در مقابل خود بگشایند و زمینههای توسعۀ کیفی حرفهای خود را فراهمآورند. با بررسی نظریههای یادگیری که رشد اجتماعی را از زاویههای مختلف موردبررسی قرار دادهاند، میتوان به تصویر روشنتر و بهتری از موضوع دستیافت. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی وجوه تشابه و تفاوت میان ویگوتسکی و برونر ازلحاظ یادگیری است. برای این منظور، مبانی نظری، مفاهیم مرتبط و نوع آموزش موردنظر آنها به شیوۀ تحلیل تفسیری موردبررسی قرارگرفته و سپس تفاوتها و شباهتهای آنها بهویژه در الگوهای آموزشی معرفی شدهاست. بازشناسی وجوه زیربنایی و تبیین برخی مفاهیم مرتبط، حاکی از آن بود که هردو دیدگاه با تأکید بر ماهیت فعال انسان در ساخت واقعیت اجتماعی خود، کنش او را در بستر دیالکتیک اجتماعی؛ تأثیر زبان و فرهنگ را در رشد شناختی، تعامل بین بزرگسالان و کودکان در موقعیتهای حل مسئله واستفاده از مفهوم تکیهگاهسازی ویگوتسکی، باهم مشابهاند و در حیطههای الگوهای آموزشــی، نقش تفکـر وزبان،مراحل رشد شناختی باهم متفاوتاند. درمجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که انسان به لحاظ اجتماعی بودن تواند در سایه تعامل بهینه و مؤثر با دیگران و استفاده بهینه از ابزار زبانی و توجه به مقوله فرهنگسازی بهتر بیاموزد و تر بیاموزاند استفاده از تکنیک حل مسئله در این مسیر راهگشاست.
The aim of the present study was to investigate the role of architectural characteristics of environment and attachment to educational place in social adjustment of Ardabil’s public school students in the academic year of 1395-1396. The research method was descriptive-correlation and its sample implicates 285 secondary school students in Ardebil (147 males, 138 females) who were selected using stratified random sampling method. They responded to Bell's social adjustment questionnaire (1961), attachment to Safarinia (2011) and researcher-made questionnaire of architectural characteristics of environment. Data were analyzed utilizing Pearson correlation coefficient and multiple regressions. The results showed that there was a positive meaningful correlation between the attachment components to the location and the architectural characteristics of environment with students' compatibility (p <0.01). The results of stepwise regression show that environmental attractions, Behavioral-emotional attachment and psychological security, respectively, played the most influential role in predicting social adjustment of students, as they explained 16% of the social adjustment variance of students. Therefore, it is concluded that however the social compatibility of students is being payed much more attention, student’s social adjustment will increase as well.
خلاصه ماشینی:
ســعي کرد تا نظريه اي را خلق کند که در آن ارتباط بين دو مسـير رشـد٦، يعني مسـير طبيعي٧ که از درون سرچشمه مي گيرد و مسير تاريخي - اجتماعي ٨ که کودک را از بيرون تحت تأثير قرار مي دهد، نشــان دهد (کرين ، ترجمه خوي نژاد و رجـايي، ١٣٩٥:،٢٨٤)؛ جروم برونر٩ (١٩١٥-٢٠١٦) بـه عنوان ســردمدار يادگيري اکتشافي ١٠ و پيرو علاقه مندي به بحث ادراک و به دليل تأثيرپذيري از کانت ١١، لايبنيتز و 12 1 Hegel 2 Engels 3 Marx 4 Gesell 5 Werner 6 Lines of Development 7 Natural Line 8 Natural Line 9 Jerome Bruner 10 discovery learning 11 Kant 12 Leibniz روان شناسي گشتالت ١ در دهه چهل ، نگاه جديدي را به تعامل فرايندهاي ادراکي با تأثيرات بيروني ارائـه داد که معرف ديدگاه ســازنده –گراي او در مورد ادراک و رشــد هوش و شـناخت است .
برونر مي گويد بهترين کار آن است که يادگيرنده خود نظام رمز را کشف کند نه اينکه معلم آن را به صورت آماده در اختيار او قرار دهد اما طبق نظر ويگوتســکي، فرهنگ بســتر رخداد يادگيري و رشــد اســت و اين دو فرايندهاي به هم پيوسته اي هستند که از خلال آموزش مبتني بر اشتراک، همکاري و گفتگو ميسر شده و به واسطۀ آن ها حرکت به سوي بالاي قابليت ممکن امکان پذير مي شود و ساخت شناختي در سـطحي بالاتر را موجب مي سـازد.