چکیده:
در سیاست جهانی دائماً متحول شونده قرن 21 نقش انرژی از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده است. استفاده از منابع انرژی و گرینش بهترین مسیر انتقال آن یک امتیاز استراتژیک برای کشورهای ساحلی بهحساب میآید. بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران و روسیه به عنوان دولتهای ساحلی دریای خزر دارای کارویژه متفاوت در دریای خزر به حساب میآیند. روسیه به عنوان کشور مدعی که تسلط بر منابع کشورهای جداشده از روسیه را دنبال میکند و ایران به عنوان بهترین مسیر انتقال انرژی که در این عرصه ادعاهای قابل اثباتی را مطرح می کند، در سیاست خارجی گاه در کنار هم و گاه در تقابل یکدیگر قرار میگیرند. با توجه به سؤال پژوهش حاضر در مورد کیفیت رویکرد منطقهای و فرامنطقهای ایران و روسیه و دولتهای تأثیرگذار بر منابع انرژی دریای خزر، فرضیه پژوهش این است که گرچه ایران و روسیه در زمینه جلوگیری از نفوذ قدرتهای فرامنطقهای به ویژه آمریکا همسویی دارند اما در چگونگی بهرهبرداری، کنترل و صدور منابع انرژی دریای خزر به عنوان رقیب یکدیگر محسوب میشوند و یافتههای پژوهش نیز این مسئله را مورد اثبات قرار میدهد که رویکرد سیاست خارجی ایران و روسیه در حوزه انرژی دریای خزر از همسانی کافی برخوردار نیست. بنابراین، اهداف ایران و روسیه در حوزه انرژی، سیاست انحصارطلبی، ورود به بازار انرژی منطقهای و فرامنطقهای، مبارزه با تروریسم، مداخلهگرایی و حضور قدرتهای خارجی در الگوی دوستی و دشمنی این دو کشور، متغیرهاییاند که به روش تحلیلی-تبیینی مورد بررسی قرار میگیرد.
In the Permanent global politics of the 21st century, the role of energy has been of strategic importance. The use of energy and transfer is as a strategic advantage to a coastal country. Accordingly, the Islamic Republic of Iran and Russia, as the Caspian coastal states, are central players in the region's energy policy. Russia, as a state that claims to dominate the resources of the countries separated from Russia, and Iran, as the best route for energy transfer that makes credible claims in this area, are at odds with each other in foreign policy. The central question of this study is what is the quality of Iran-Russia regional and trans-regional policy approach to the Caspian energy issue? On this basis, the research hypothesis is that although Iran and Russia are in agreement on preventing the penetration of transnational powers, especially the United States, they are competitors in how to exploit, control and export Caspian energy resources. The findings and research findings also prove that the Iranian-Russian foreign policy approach to the Caspian energy field is not sufficiently consistent. Therefore, in this study, Iran's and Russia's goals in the field of energy, monopoly policy, regional and trans-regional energy market entry, counterterrorism, intervention and presence of foreign powers in the pattern of friendship and hostility between the two countries are variables that are Analytical-explanatory is examined on the basis of the theory of neorealism.
خلاصه ماشینی:
با توجه به این واقعیت ، سؤال محوری پژوهش حاضر این است که کیفیـت رویکـرد سیاست متقابل ، منطقه ای و فرامنطقه ای ایـران و روسـیه در مسـئله انـرژی دریـای خـزر چگونه است ؟ به عبارت دیگر روسیه و ایران در حوزه خزر در رابطه با مسـئله انـرژی و انتقال آن چه سیاستی را دنبال میکنند و ابعاد همسو و غیرهمسوی سیاست خارجی ایـن دو کشور و عوامل تأثیرگذار منطقه ای و فرامنطقه ای بر آن چگونه تبیـین مـیشـود؟ بـر همین اساس فرضیه پژوهش این است که گرچه ایران و روسـیه در زمینـه جلـوگیری از نفوذ قدرت های فرامنطقه ای به ویژه آمریکا همسویی دارند اما در چگـونگی بهربـرداری، کنترل و صدور منابع انرژی دریای خزر به عنوان رقیب یکدیگر محسوب میشـوند.
پیروز مجتهدزاده و احمد رشیدیپور، در مقاله ای تحت عنـوان «رقابـت روسـیه بـا ایران در حوزه انرژی مناطق آسیای مرکزی-خزر و قفقاز» (١٣٨٩)، بیان میکنند با وجود ظرفیت های فراوان ایران در ترانزیت انرژی، بعد از فروپاشی نظام شوروی بین دو کشور همواره روس ها به عنوان تنها قدرت برتر در این عرصه بوده اند و به این سؤال میپردازد که چه عاملی موجب شده است که با وجود رقیبی قدرتمند همچون ایران (با وجود همه ظرفیت ها)، روسیه همچنان یکه تاز عرصه ترانزیت در مناطق مذکور باشد؟ نتایج پژوهش که به روش تبیینی بوده ، نشان میدهد که اصولا سیاست منطقه ای آمریکا نسبت به ایـران (همه چیز بدون ایران )، توانسته است یکی از مهم ترین تسهیل کننده سیاسـت انحصـاری انرژی روسیه در رابطه با مناطق مذکور باشد و این عامل را بـه عنـوان فرضـیه پـژوهش خود در نظر گرفته و به بررسی عمیق روابط آمریکا با ایران و نوع معـادلاتش بـا روسـیه میپردازد.